رمزارز
رسانه بلاکچین، رمزارز و دارایی دیجیتال ایران

چرا کامیونیتی رمزارز و بلاکچین ایران نسبت به گسترش بحث‌های بی‌ارزش درباره «نات‌ کوین» حساس نیست؟

این روزها همه برای دیده شدن در زمینه پروژه بی‌ارزش نات‌ کوین از هم سبقت می‌گیرند؛ چه شد که به اینجا رسیدیم؟

در یک کلام، متاسفم؛ متاسفم که پروژه‌هایی مانند «نات کوین» به جذاب‌ترین موضوعات روز حوزه رمرزارز در ایران تبدیل شده‌اند؛ وب‌سایت‌های این حوزه و حتی آکادمی‌های صرافی‌های رمزارز برای جلو افتادن در این زمینه از هم سبقت می‌گیرند؛ بدون این که موضع‌گیری مشخصی داشته باشند. شرایط به شکلی شده که کم‌تر کسی تمایل دارد برای خودش هزینه بتراشد و ترجیح می‌دهد همراه جمع شود. متاسفم برای کامیونیتی رمزارز ایران که روزی برای کوچک‌تر از این‌ها، قیصریه به آتش می‌کشید و امروز نهایتا نظاره‌گر است؛ تازه اگر همراهی نکند!

رمزارز مهم‌ترین دستاورد بلاکچین تا امروز بوده است؛ بلاکچین قرار بود انقلاب بعدی فناوری باشد؛ فناوری‌برهم‌زننده بلاکچین می‌خواست زیرساخت‌های انتقال ارزش را متحول کند؛ این جهان زیبا امروز چطور رسیده است به چیزی مانند نات‌کوین؟ پروژه مسخره‌ای که ۹ صفحه وایت‌پیپر سفید دارد و حتی خالقان آن جَسته و گُریخته، این ور و آن ور گفته‌اند نات‌کوین هیچ کاربردی ندارد! متاسفم برای آرمان‌های ساتوشی! متاسفم برای آنهایی که می‌خواستند فلک را سقف بشکافند و آسمان را طرحی نو در اندازند؛ چه شد که به اینجا رسیدیم؟

چطور از بیت‌کوین و اتریوم و برخی دیگر پروژه‌های جذاب دنیای بلاکچین به این نقطه رسیدیم که همه برای تصاحب سهم بیشتر از یک چیز بی‌ارزش، این چنین از روی دست و پای هم رد می‌شوند؟ سئوکاران آکادمی‌های صرافی‌های رمزارز و وب‌سایت‌های این حوزه، سخت مشغول کارند که بالاترین جایگاه را در جست‌وجوهای گوگل بگیرند که از قافله «نات‌ کوین» عقب نمانند؛ آن هم چیزی که در نامش هم گفته چیست: نات کوین!

نات‌کوین اولین پروژه مزخرف به هیچ گرفتن کامیونیتی نیست؛ پیش از این داج‌کوین با یک شوخی شکل گرفت و تا مدت‌ها کارکرد آموزشی داشت؛ خود من چند ده هزار داج‌کوین به کسانی هدیه دادم که می‌خواستم آنها را با دنیای بلاکچین آشنا کنم؛ در زمانی که داج یک سنت هم نبود. داج‌کوین همین بود؛ یک شوخی که با حضور بی‌محل ایلان ماسک و از آب کره گرفتن او، به روند روز تبدیل شد. ایلان ماسک با سواستفاده از فضای بی‌در و پیکر رمزارز، چند صباحی در آن مسخره‌بازی کرد و رفت؛ او که یکی از شناخته‌شده‌ترین، ثروتمندترین و احتمالا از تاثیرگذارترین‌ها در حوزه تکنولوژی جهان است؛ ولی نه خیری برای اکوسیستم رمزارز داشت و نه گامی روبه‌جلو برداشت؛ و نه حتی کمپانی‌های او مثل تسلا امروز قدمی در راستای پذیرش جهانی رمزارزها برداشته‌اند. او آمد، مسخره‌بازی درآور و خیلی‌ها را سرکیسه کرد و رفت.

حتی متاسفانه فردی مثل محجوبی مانند ویتالیک بوترین، خالق اتریوم هم، با شیبا سعی کرد از این قافله عقب نماند. باز درباره داج و شیبا که در امتداد بیت‌کوین و اتریوم هستند، جریانی در سطح جهان شکل گرفت. این بار «نات» را داریم که در امتداد «تون» تلگرام است؛ تون از منظر شان و جایگاه از صد فرسخی بیت‌کوین و اتریوم هم رد نمی‌شود. دقیقا مصداق موش توی سوراخ نمی‌رفت، جارو به دمش می‌بست! با یک جست‌وجوی ساده می‌بینیم که در سطح جهان چیز زیادی درباره «نات‌ کوین» نیست و این پروژه بیشتر از هر جای دیگری در ایران دیده شده است و درباره آن بحث می‌شود.

ما از ایلان ماسک و ویتالیک بوترین گفتیم؛ دیگر فردی مثل پاول دورف، که جای خود را دارد؛ به فرض که حتی خالق تلگرام، خالق این پروژه باشد؛ ما دیگر انقدر تجربه داریم که بدانیم پروژه باارزش در دنیای رمزارز مستقل از فردی است که آن را راه‌اندازی کرده است. ممکن است فردی در یک پروژه شکست بخورد ولی بعدا با درس گرفتن کاری بزرگ انجام دهد. مثال این گزاره «جد مک‌کالب» است؛ خالق ریپل و استلار که زمانی در صرافی رمزارز مت‌گاکس بود که ورشکست شد. آنجا اشتباه کرد، ولی در جای دیگری کار درست را انجام داد. از آن طرف هم، ممکن است فرد موفق امروز، در آینده دست به اشتباه بزند. تصور می‌کنم محاکمه سم بنکمن فرید به اندازه کافی در ایران مورد توجه قرار نگرفته! فردی که زمانی یکی از بزرگ‌ترین چهره‌های حوزه رمزارز بود، به هفت جرم جدی محکوم شده. در دنیای رمزارز بنا بر بی‌اعتمادی است؛ نه اعتماد به هر کس و ناکسی!

ما به بلاکچین اعتماد می‌کنیم؛ به پروتکل‌ها و اعتمادمان را هم خرج هر کسی نمی‌کنیم. چون هیچ کسی بَری از خطا و اشتباه نیست و ممکن است جایی اشتباه کند. اشتباه یک فرد نباید کل اکوسیستم را در آتش خودش بسوزاند.

پس چطور است که این روزها صدایی از کسی در اعتراض به نات‌ کوین و اعلام بی‌ارزش بودن آن در نمی‌آید؟ صدا از سنگ در بیاید هم، صدا از خیلی‌های دیگر که برای کوچک‌ترین از این‌ها جنجال می‌کردند، بلند نشده و نخواهد شد!

پیش از این هم پروژه پای نتورک را به صورت حرفه‌ای نقد کردم و سیل فحش‌های طرفدار این پروژه سرازیر من شد؛ آن زمان هم ارجاع می‌دادند به خالقان این پروژه که از دانشگاه‌های برتر آمریکا هستند؛ چه شد؟ آنهایی که با پای نتورک ثروتمند شدند الان کجا هستند که حالا قرار است برخی با «هیچ کوین» ثروتمند شوند.

خلاصه این که متاسفم برای کامیونیتی که به انتظار نشسته است هم‌زمان با هاوینگ بیت‌کوین، این پروژه بی‌ارزش در صرافی‌های رمزارز فهرست شود.

صحبت از هاوینگ شد؛ این روزها تب هاوینگ بالا گرفته است؛ گویی به نقطه پایان رسیده‌ایم. گویی بعد از هاوینگ بیت‌کوین‌ها تمام می‌شوند یا شاید هم جهان! چند مطلب خوب آموزشی در زمینه هاوینگ در سطح وب فارسی پیدا می‌شود که می‌توانید همه آنها را بخوانید. همه آنها هم ادعایی می‌کنند و پاسخی برای آن ندارند؛ بالاخره بعد از هاوینگ قیمت بیت‌کوین چه می‌شود؟ بعد از هاوینگ قیمت می‌ریزد؟ قیمت بالا می‌رود؟ چه می‌شود؟ صرافی‌های رمزارز در آتش جذابیت بیت‌کوین می‌دمند و پاسخی هم به این سوال‌ها نمی‌دهند. نه آنها نه هیچ فردی، مسئولیت این را برنمی‌دارند که تحلیل واضحی بدهند که هاوینگ چه اثری بر قیمت بیت‌کوین دارد. همه چیز تحلیل‌های کلی است و بی‌فایده. چطور است که برخی می‌خواهند با نات‌کوین مردم ایران را پولدار کنند؟ آیا بس نیست؟ تا کی تکرار پروژه‌هایی مانند کوروش کمپانی؟

کاش به جای بازنشر مزخرفات درباره پروژه‌های بی‌ارزش و به جای گسترش تحلیل‌های آب دوغ خیاری درباره «نات‌کوین»، کمی وقت بگذاریم و درباره پروژه‌های جدی دنیای رمزارز مطالب خوبی که هست را به دیگران توصیه کنیم.

لینک کوتاه: https://ramzarzmedia.com/bu6g
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.