رسانه رمزارز (ضمیمه هفتهنامه کارنگ) دارای مجوز به شماره ۸۷۷۲۰ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «کارخانه نوآوری رسانه راهکار» است. رسانه رمزارز فعالیت خود را از ۲۸ آذرماه ۱۴۰۰ شروع کرده و اکنون تاثیرگذارترین و اثربخشترین رسانه اکوسیستم بلاکچین، رمزارز و دارایی دیجیتال ایران است.
فرهاد فلاح، مدیرعامل صرافی رمزارز آبانتتر به عنوان چهره این ماه در رمزارز چهلوسوم، از اکوسیستم رمزارز ایران و چالشهای موجود گفته است. او طی یک مصاحبه با مرور مسیر آغاز تا اکنون آبانتتر، ارزیابی خود از وضعیت اکوسیستم را توضیح داده و به ارائه راهکارهایی برای بلوغ کامیونیتی و اکوسیستم رمزارز ایران پرداخته است. فلاح همچنین به بیان چالشهای رگولاتوری و تاثیر آن بر رشد کسبوکارها و کامیونیتیهای ایرانی پرداخته است.
آبانتتر چگونه راهاندازی شد و به اینجا رسید؟
ما، بنیانگذاران شرکت به رشد این حوزه بسیار امیدوار بودیم و حتی سرمایهگذار اصلی شرکت معتقد بود بیتکوین در آینده به یک میلیون دلار خواهد رسید. وقتی تصمیم گرفتیم بیتکوین بخریم، متوجه شدیم قیمت آن در ایران ۲۵ درصد با قیمت جهانی تفاوت دارد. در آن زمان بازیگران این حوزه محدود بودند. آنها این رمزارز را از پلتفرمهای خارجی میخریدند و ۲۰ تا ۲۵ درصد بیشتر از قیمت جهانی میفروختند.
در آن زمان ایده کلی آبانتتر به ذهن بنیانگذاران خطور کرد. با خود فکر کردیم اگر بیتکوین رشد کند و خریداران آن در ایران زیاد شوند، دیگر نباید با این اختلاف قیمت به فروش برسد، بلکه مردم ایران هم باید بتوانند آن را با قیمت جهانی خریداری کنند. پس به نظرمان آمد که این فرصت یک موقعیت کسبوکاری خوب است و میتوانیم این خلأ را در بازار پوشش دهیم.
اینگونه بود که آبانتتر در سال ۱۳۹۷ شکل گرفت. بنیانگذار اصلی رضا شوهانی بود. حجم مبادلات در سال اول بسیار کم بود و در آن زمان کل بازار تتر توسط افراد انگشتشماری اداره میشد، اما با ورود شرکتهای جدید و رقیب، آن بازیگران عملاً حذف شدند، زیرا صرافیها همان کار را با هزینه کمتر انجام میدادند.
سال ۱۳۹۷ یک سال کلیدی برای سیستم رمزارز بود. بازار به نحوی تغییر کرد و یک پارادایم شیفت در آن رخ داد. بازیگران جدیدی وارد این حوزه شدند و بازار از آن شکل نسبتاً سنتی خود فاصله گرفت و بیرون آمد. کاربران و اکوسیستم رمزارز متوجه شدند که میتوان در این حوزه کسبوکار واقعی داشت. اگر بخواهید سال ۱۳۹۷ را مبنای سالهای بعد قرار دهید، فضای اکوسیستم رمزارز را در آن سال چگونه میدانید؟ و اگر سال ۱۳۹۷ را با امروز مقایسه کنید، به نظر شما این اکوسیستم رمزارز چقدر تغییر کرده و چقدر از این تغییرات روبهجلو بوده است؟
در سال ۱۳۹۷ کسانی که به این اکوسیستم رمزارز وارد میشدند، افرادی بسیار جوان بودند که مباحث مربوط به فناوری برایشان جالب بود. برای برخی دیگر این فضا مانند گلد کوئست بود و فکر میکردند سرشان کلاه میرود. در واقع اطلاعات چندانی در مورد این فضا وجود نداشت. بسیاری از این فضا ترس داشتند. با اینکه بیتکوین به ۱۸ هزار دلار رسیده و رشد زیادی کرده بود، اما بسیاری از مردم فکر میکردند رمزارز یک کلاهبرداری جدید است. اما در حال حاضر فضا شناختهشده است و فکر میکنم ده درصد ایرانیها حداقل یک بار خریدوفروش رمزارز را امتحان کرده و با آن آشنا هستند.
در آن زمان کار کردن در فضای صرافیهای ایرانی بسیار دشوار بود، زیرا صرافیهای رمزارز خارجی سخت نمیگرفتند و افراد میتوانستند با همان صرافیها معامله خود را انجام دهند و فقط تبدیل تومان به تتر عمده معاملات صرافیها بود.
همانطور که گفتم، افرادی که آن زمان سراغ رمزارز میرفتند، علاقهمندان به فناوری بودند و میتوانستند بهراحتی یک صرافی خارجی پیدا و در آن معامله کنند، اما دقیقاً در پایان همان سال صرافیهای خارجی کمکم شروع به تحریمکردن کاربران ایرانی کردند. در آن زمان کلاهبرداری بسیار زیاد بود و افرادی بودند که در ازای مبلغ زیادی احراز هویت کاربران ایرانی در صرافیهای خارجی را انجام میدادند. مردم از صرافیهای ایرانی بسیار کم استفاده میکردند.
ولی از اواخر سال ۱۳۹۷ مردم متوجه شدند چه اتفاقی در بازار رمزارز در حال وقوع است و سطح آگاهی بالاتر رفت. واقعاً سطح آگاهی بسیار پایین بود و اختلاف قیمت ۲۵درصدی تا پایان سال به پنج تا ده درصد کاهش یافت.
برای آبانتتر این چهار سال چگونه گذشت؟ چه فرازوفرودهایی را در این سالها تجربه کردید؟ در هر یک از این سالها چه نقاط عطف و چالشهایی داشتید؟
مهمترین چالش ما در اوایل سال ۱۳۹۹ اتفاق افتاد. بیتکوین در آن سال ریزش شدیدی را تجربه کرد و به سه هزار دلار رسید. در آن زمان خود سهامداران شرکت متحمل ضرر سنگینی شدند. چون بنیانگذاران و سهامداران آبانتتر خودشان در این حوزه سرمایهگذاری کرده بودند، به همین دلیل موجودی شرکت برای توسعه کسبوکار که از طریق سرمایه شخصی سرمایه گذاران تامین میشد به مشکل خورد و ما با چالش بزرگی مواجه شدیم.
در آن زمان شرکت در حال بزرگشدن بود و بخشی از این بزرگشدن با سرمایه سهامداران اتفاق میافتاد، ولی بلافاصله اتفاق عجیبی رخ داد و بحران اقتصادی حاصل از همهگیری کرونا پول زیادی را روانه بازار رمزارزها کرد. با اینکه تمام بازارها افت کردند، اما بازار رمزارزها به شکل تصاعدی بالا رفت.
ما انتظار چنین اتفاقی را نداشتیم و این هم به چالش جدیدی تبدیل شد. شرکت کوچک استارتاپی که برای یک جهش بزرگ و عجیبوغریب آماده نبود، ناگهان با هجوم چند ده هزار کاربر مواجه شد. در واقع آبانتتر برای پذیرش این حجم از کاربر هنوز زیرساخت کافی نداشت، اما به هر نحوی بود از پس درخواستهای روزافزون کاربران برآمدیم. به همین دلیل اوپریشن آبانتتر سخت شد و هر روز درگیر این موضوع شدیم که چگونه این حجم از درخواست را مدیریت کنیم. این قضیه مهمترین نقطهعطف سال ۱۳۹۹ بود.
از ابتدا آبانتتر را چگونه تعریف کردید؟ وقتی شما وارد این بازار شدید، یکسری صرافی، OTC و کسبوکار دیگر در بازار وجود داشت. چه شد که به سراغ تتر رفتید؟ در حال حاضر چه سرویسهایی دارید و مخاطب هدفتان چه کسانی هستند؟
در همان زمان هم استراتژی ما این بود که برای کاربران ایرانی هرچه میخواهند مهیا کنیم؛ بنابراین ما اولین شرکتی بودیم که بیش از ۲۰۰ کوین پشتیبانی میکردیم. البته در حال حاضر صرافیهایی هستند که از ۱۰۰۰ کوین هم پشتیبانی میکنند، اما در آن برهه زمانی ما از اولین صرافیهایی بودیم که از تعداد زیادی کوین پشتیبانی میکردیم.
هر کوینی را که تبوتاب زیادی داشت و کاربران متقاضی آن بودند، بلافاصله اضافه میکردیم، زیرا درخواست مشتریان همیشه اولویت آبانتتر بود. برای مثال اولین صرافی که شیبا را اضافه کرد، آبانتتر بود و در روز اول این کوین دو میلیون دلار معامله شد. بنابراین مهمترین نقطهعطف ما در سال ۱۴۰۰ این بود که ما سعی کردیم در هر زمانی، هر کوینی را که کاربر میخواست، به او ارائه دهیم.
این ذهنیت از کجا میآمد؟ اینکه شما از ابتدا این ذهنیت را داشتید، جالب است. بسیاری از صرافیها ذهنیت متفاوتی داشتند، اما بعد از مدتی فهمیدند عقب افتادهاند. باید توجه داشت که در این حوزه کاربر از صرافیها جلوتر است و مدام در حال رصد تحولات است. در نگاه او ممکن است پروژهای که صرافیها تا مدتها از آن دوری میکنند، ارزشمند باشد. چطور از ابتدا این مسیر را در پیش گرفتید و این موضوع چقدر به داشتن مزیت رقابتی کمک کرد؟
این موضوع مهمترین مزیت رقابتی آبانتتر بود. البته امسال سایر صرافیها نیز همین راه را در پیشگرفتهاند و در حال افزایش تعداد کوینهای خود هستند. ولی سال گذشته برخی کوینها را فقط آبانتتر ارائه میداد، یعنی مهمترین مزیت رقابتی ما در سال ۱۴۰۰ این بود که آبانتتر بالاترین تنوع کوین را داشت و بهصورت قابل اتکایی از توکنهای متنوعی پشتیبانی میکرد و میکند.
از ابتدا ایده ما این بود که سال ۲۰۲۰، سال سرنوشتساز بلاکچین است، یعنی همانطور که اینترنت در اواخر دهه ۹۰ ظهور کرد و کسی نمیدانست در پس اینترنت و ایدههای آن چه خواهد شد، در مورد آینده بلاکچین و پروژهها هم قطعیتی وجود نداشت.
در سالهای۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ مردم بهدنبال سرمایهگذاری بودند و میخواستند توکنی را بخرند و در صورت رشد آن پولدار شوند. ما هم نمیدانستیم کدامیک از این پروژهها رشد میکند و ماندگار است.
به همین دلیل تصمیم گرفتیم از تمام پروژهها پشتیبانی کنیم و انتخاب را به عهده کاربر بگذاریم؛ بنابراین ما تمام کوینها را با این توضیح ارائه میدادیم که مسئول آینده آن پروژهها نیستیم و نمیدانیم عاقبت این کوینها چه میشود و بسیاری از آن پروژهها هنوز پروژههای موفقی هستند و باقی صرافیها هم با کمی تأخیر توکنها را پشتیبانی کردند و خودمان هم نمیدانستیم کدام پروژه شکست میخورد و کدام موفق میشود.
در واقع خود بیتکوین هم ایراداتی دارد و ما نمیتوانیم آینده آن را درست پیشبینی کنیم. سیستم رمزنگاری بیتکوین sha256 است و اگر جامعه توسعهدهندگان آن بهموقع آن را بهبود نبخشند و کامپیوترهای کوانتومی بیایند، ممکن است بلوک بیتکوین شکسته شود و پروژه بیتکوین شکست بخورد. در واقع در این صورت بیتکوین جزء مهمترین کوینهایی میشود که میمیرد.
همانطور که این اتفاق برای اینترنت هم رخ داد. برخی از اولین شرکتهایی که وارد حوزه اینترنت شدند؛ یا از بین رفتهاند یا مانند سابق بزرگ نیستند، اما اینترنت کماکان راه خود را ادامه میدهد. مرگ یا سقوط شرکتهای اینترنتی بزرگ جهان به نابودی صنعت اینترنت منجر نشد. بنابراین ما کوینها را اضافه کردیم، زیرا همانطور که گفتید یک کامیونیتی و اکوسیستم رمزارز پشت این کوینها بود که اجازه نمیدادند بهراحتی بمیرد.
در حال حاضر تعداد کاربران آبانتتر چقدر است؟
۷۰۰ هزار کاربر فعال داریم.
غیر از تبادل، چه سرویسهایی ارائه میدهید؟ در مورد برنامههای توسعه آبانتتر بگویید.
کلیت محصولی که همیشه ارائه میدادیم، صرافی بوده است. در بازهای تبوتاب مبادله بالا رفته بود و بهقدری اوپریشن داشتیم که به پرورش ایدههای دیگر نمیرسیدیم. به همین دلیل، هم آبانتتر و هم سایر شرکتهای بزرگ وقت چندانی برای افزودن سرویسهای دیگر نداشتند.
اما در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ بهدنبال طرحهای دیگر بودیم. برای مثال میخواستیم به سراغ انافتی برویم، اما تیم تحقیق و توسعه ما همیشه هشدار میداد که دو ماه بعد از اینکه تب انافتی در دنیا خوابید، انافتی در ایران پرطرفدار شد. یعنی ما دو ماه از دنیا عقب بودیم. تیم تحقیق و توسعه ما هشدار میداد که انافتی به مرگ خود نزدیک است و در حال حاضر برای افزودن آن دیر است. به همین دلیل به سراغ انافتی نرفتیم.
آبانتتر بهدنبال سادهکردن مبادلات ایرانیان است. دسترسی کاربران ایرانی به هر چیزی در دنیا دشوار است؛ بنابراین لزوماً نمیخواهیم در حوزه رمزارز بمانیم و سعی خواهیم کرد مواردی را اضافه کنیم که دسترسی ایرانیها به آنها سختتر است.
در بسیاری از موارد نیز قانون جلوی کار ما را گرفته است. زمانی بهدنبال ارائه سهام جهانی در آبانتتر بودیم، اما قانون به ما اجازه نداد. زیرساخت آن را نیز آماده کردیم، اما هیچوقت نتوانستیم این کار را انجام دهیم.
بهطور خلاصه در تلاشیم مواردی را که در حوزه رمزارز نیست، اما دسترسی ایرانیها به آنها سخت است، به آبانتتر اضافه کنیم. بهعلاوه سعی میکنیم مواردی را که در حوزه رمزارزها هستند و باز هم دسترسی ایرانیها به آنها راحت نیست، به آبانتتر بیفزاییم. برای مثال استیکینگ و لندینگ که چندان در ایران جا نیفتادهاند، از مواردی هستند که قصد داریم به آبانتتر اضافه کنیم. در حال حاضر صرافیهای بسیار کمی این ویژگی را دارند.
بهعلاوه قصد داریم روی کپیتریدینگ هم کار کنیم. شرکتهای بسیار کوچکی در حوزه کپیتریدینگ شکل گرفتهاند، اما قدرت و کاربر کافی ندارند، زیرا نمیتوانند بهعنوان یک شرکت کوچک تحریمها را دور بزنند.
چیزی که بهعنوان کامیونیتی و اکوسیستم رمزارز در ایران میبینیم، چقدر تا بلوغ و رسیدن به کامیونیتیهای جهانی فاصله دارد؟ برآورد شما از کامیونیتی و اکوسیستم رمزارز در ایران چیست؟
واقعیت این است که اگر درصد افرادی را که در ایران از رمزارز استفاده میکنند با جهان مقایسه کنیم، متوجه میشویم فرق چندانی در این مورد با دنیا نداریم، اما به نظر میرسد هنوز کامیونیتی و اکوسیستم رمزارز در ایران شکل نگرفته است. کامیونیتی آنطور که باید وشاید در ایران شکل نگرفته است؛ جامعهای که کارکرد داشته باشد و توسعه یابد.
ما سال گذشته سعی کردیم به کامیونیتی و اکوسیستم رمزارز افرادی که به این حوزه علاقهمند بودند، کمک کنیم. بدین شکل که سعی کردیم یکسری برنامههای آموزشی و مسابقات برای افرادی که در حوزه رمزارز ایده دارند، برگزار کنیم و میخواستیم این افراد را پیدا کرده و بشناسیم و دور هم جمع کنیم. میدانم شرکتهای دیگر هم با انجام کارهای مشابه سعی کردهاند افراد علاقهمند به این حوزه را دور هم جمع کنند، اما هیچوقت ندیدیم کامیونیتی با تعریف درست آن شکل بگیرد.
تلاشهای سال گذشته ما هم چندان خوب پیش نرفت، زیرا با سقوط رمزارزها مواجه شدیم و این موضوع به نقطهعطف بسیاری از شرکتها تبدیل شد. بسیاری از افراد از فضای رمزارز دور شدند.
بهطور خلاصه من کامیونیتی و اکوسیستم رمزارز خاصی در این حوزه در ایران ندیدم. از آنجا که قانونی هم در این حوزه وجود ندارد، اجازه این کار داده نمیشود. برای مثال انتظار داشتیم صرافیها در یک نمایشگاه خاص شرکت کنند و بتوان از طریق این دست نمایشگاهها یک کامیونیتی و اکوسیستم رمزارز ساخت، ولی قوه قضائیه مجوز نیمی از شرکتها را باطل کرد و این شرکتها نتوانستند در آن نمایشگاه حضور یابند. بهطور کلی همواره از نظر قانونی برای برگزاری نمایشگاه و جمعکردن فعالان حوزه مشکل وجود داشته است.
در گذشته افراد معتقد بودند در حوزه رمزارز نباید صحبت از کامیونیتی داخلی و خارجی کرد و کامیونیتی فقط خارجی است و تا وقتی بایننس هست، خرید بیتکوین از صرافی داخلی معنایی ندارد. این افراد معتقد بودند چیزی در داخل شکل نخواهد گرفت. تمام تلاش ما در مجموعه راهکار این بوده که بگوییم کامیونیتی و اکوسیستم رمزارز زمانی شکل میگیرد که کسبوکار داشته باشید. حالا احساس میکنم این اکوسیستم رمزارز به یک بلوغ ابتدایی رسیده است.
نکته اول این است که اکوسیستم رمزارز به معنی من و شما و چند نفر دیگر نیست، بلکه اکوسیستم رمزارز وقتی شکل میگیرد که بتوان مثلاً از ۲۰۰ کسبوکار در آن نام برد و بهعلاوه آنها چند ده هزار نیروی کار داشته باشند. برآورد من از یک سال گذشته این است که به این نقطه ابتدایی رسیدهایم، اما هنوز چالشهایی وجود دارد. همچنان نگاه مشکوک به یکدیگر وجود دارد. با این حال بسیاری از کسبوکارها وارد فاز B2B وB2C با یکدیگر میشوند. با این مقدمه یک اکوسیستم رمزارز و بلاکچین بالغ از نظر شما چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
یکی از مهمترین ویژگیها این است که وقتی افراد میخواهند یک صنف یا اکوسیستم رمزارز تشکیل دهند، باید رقابتهای خود را در یک فضای خاص کنار بگذارند. واقعیتش من آن نقطه ابتدایی را هم نمیبینم. وقتی اتفاقی میافتد، ابتدا باید صرافیها دور هم جمع شوند و با هم صحبت کنند و تصمیم مشترکی بگیرند. این مسئله عمدتاً نشاندهنده شکلگیری یک کامیونیتی و اکوسیستم رمزارز است. کامیونیتی اکوسیستم رمزارز وقتی شکل میگیرد که فعالان آن با هم در ارتباط باشند. اما این ارتباط در جامعه ما وجود ندارد. هر صرافی تصمیم خود را میگیرد و هر کسی ساز خودش را میزند.
نکته دوم رویدادها هستند. بخشی از شکلگیری کامیونیتی و اکوسیستم رمزارز، برگزاری یکسری رویداد است. در یک رویداد همه باید حضور داشته باشند. اگر رویدادی برای کل فعالان حوزه برگزار میشود، نباید برای حضور در آن فیلتری قرار داد.
نکته دیگر رسانه است. باید رسانهای باشد که از کسبوکارها تغذیه و به آنها کمک کند.
ما نه قانون و نه اتحاد داریم تا بتوانیم رویدادی برگزار کنیم و در آن نوآوریها را نمایش دهیم. زیرا شرکتهای بزرگ کمکم کرخت میشوند و ایدههای بزرگ در شرکتهای کوچک و استارتاپها نهفتهاند، اما این دو هیچوقت با همدیگر یکجا قرار نمیگیرند تا از ایدههای یکدیگر بهره ببرند.
این ویژگیها مواردی است که برای شکلگیری کامیونیتی و اکوسیستم رمزارز لازم هستند. انجمن فینتک در تلاش است تا بهمرور تحرکی ایجاد کند و رمزارزیها را کنار هم جمع کند. کسبوکارها میتوانند زیر پرچم انجمن فینتک مکالمات خود را انجام دهند یا میتوان انجمن کسبوکارهای بلاکچینی راه انداخت و آن انجمن مستقلاً کارهای خود را انجام دهد.
در حال حاضر اوضاع رگولاتوری و سیاستگذاری چگونه است؟ میدانم که همه ناراضی هستند، اما از ذهنیتی که معتقد بود نمیتوان این فضا را رگوله کرد، گذشتهایم. در آمریکا این حوزه بهسختی در حال رگولهشدن است و با ابزار جریمه هر کسی را که خطا کند، تنبیه میکنند، ولی کسبوکار را برای پیشگیری از مشکل تعطیل نمیکنند. اما رویکرد رگولاتور در ایران بدین صورت است که برای پیشگیری از کلاهبرداری یا هرگونه مشکل دیگر، کسبوکارها را تعطیل میکند.
در یک سال گذشته با تلاشهای کجدار و مریزی که انجام شده، نگاه سیاستگذار کمی تغییر کرده و به این باور رسیده که این فضا نیامده تا از بین برود و نمیتوان آن را از بین برد؛ زیرا نهایتاً کسبوکارها به شکل زیرزمینی به فعالیت خود ادامه میدهند. تحلیل شما از رگولاتوری و سیاستگذاری در این فضا چیست؟ ما در چه مرحلهای هستیم؟ خطاهای سیاستگذاران چه بوده است؟ چه دستاوردی تاکنون داشتهایم و به نظر شما ادامه این مسیر را باید چگونه طی کرد؟
سیاستگذاری که فاجعه است. صحبتهای شما با نگاه به کسبوکارها بود. من میخواهم از سمت مردم به این قضیه نگاه کنم. وقتی قانونی وجود ندارد، مردم هم متضرر میشوند؛ زیرا حجم فیشینگ در این بازار بالا میرود. برای مثال قانون گذاشتهاند که صرافیها حق ندارند تبلیغاتی انجام دهند که در راستای توسعه رمزارز باشد. اگر من آموزش ندهم، نمیتوان کاربران را از ناآگاهی درآورد و کاربر فریب میخورد و پولش را از دست میدهد و قانونگذار باید برود دنبال پول کاربر بگردد. این مسئله هم برای کسبوکار و هم برای کاربر فاجعه است.
کاربری که با حوزه آشنا نیست، ضرر میکند و کاربری که آموزش دیده و با محیط آشناست، بسیار کمتر به مشکل میخورد. وقتی اجازه آموزش داده نمیشود و کانالهای عمومی را هم بستهاند، مجبوریم از طریق اینستاگرام تبلیغ کنیم که آن هم فیلتر است. یعنی رگولاتور کامیونیتی و اکوسیستم رمزارز ما را محدود میکند.
نکته دیگر این است که عدم قانونگذاری فرار افراد کلاهبردار را راحتتر میکند. اگر قانونی بود و کسبوکارها رسمی میشدند، فرار به این راحتی نبود. به عبارت دیگر عدم رگولاتوری هم برای کاربران و هم برای کسبوکارها فاجعهبار است. برای خود دولت هم هزینهبر شده است. نیروهای بسیاری را باید به کار گیرند تا دزدیها را پیگیری کنند. اگر قانونگذاری کنند، هزینهاش از بهکارگیری این همه نیرو و پیگیری این دزدیها کمتر است، اما راهحل همیشه تعطیلکردن کسبوکار است.
خود سیستم هم نسبت به رمزارز آگاهی ندارد. برای مثال ما کسبوکاری هستیم که با عموم سروکار داریم و مردم واریز و برداشتهای ریالی خود را در پلتفرم ما انجام میدهند. نکته قابل توجه این است که احتمال دارد بخشی از این پولها فیشینگی باشد و به خاطر این پولهای فیشینگی، کسبوکار و درگاه ما را میبندند؛ در حالی که شخص فیشینگی باید ردگیری شود. این اتفاق برای کسبوکارهای غیررمزارزی هم میافتد، اما چون سیستم برای آنها قانونگذاری کرده، واریزهای فیشینگی هیچگاه به بستن درگاه یا حساب آن کسبوکار منجر نمیشود و این بخشی است که به کسبوکار آسیب میزند.
مضاف بر اینها، مشکل بسیار بزرگ عدم قانونگذاری، مواجهه با رفتارهای شخصی و سلیقهای کارمندان فتاست. برخی از این کارمندان بر اساس سلیقه رفتار میکنند و دستور میدهند.
مسئله دیگری که وجود دارد، بحث آموزش رگولاتور است. رگولاتور در ایران باید اول آموزش ببیند تا بعد از او مطالبه داشت. یعنی قبل از اینکه به او بگوییم استارتاپ را تعطیل نکن، باید به او بگوییم استارتاپ چیست، چرا خوب است و منافعش برای تو چیست و چقدر شغل ایجاد میکند. در مرحله بعد باید به رگولاتور گفت که اگر من را درست رگوله کنی، جلوی کلاهبرداری را میگیرم.
مشکل فعلی این است که یکسری دیتا را به ما نمیدهند. اگر این فضا رگوله شده باشد، ما میتوانیم با استفاده از یکسری APIهای خاص دادهها را تجمیع کنیم. برای مثال وقتی آمریکا اعلام میکند یکسری از آدرسها مجرمانه هستند، کسبوکارها با دسترسیهای خاصی که دارند، آن آدرسها را بلوکه میکنند. اما چنین چیزی در ایران و برای صرافیهای ما وجود ندارد. اگر چنین دادهای برای ما وجود داشت، میدانستیم چگونه رفتار کنیم، اما هیچ کمکی به کسبوکار نمیکنند و فقط دستور میدهند.
برای مثال در حال حاضر بانکها اگر پولی بهاشتباه به حسابی واریز کنند، آن حساب را بلوکه میکنند تا مسئله حل شود. البته در قانون جدید گفتهاند نباید حسابی بلوکه شود. اما از طرف دیگر به ما میگویند اگر ظرف ۷۲ ساعت آن حساب را بلوکه نکنی، پول را خودت باید پرداخت کنی. یعنی بندهای متناقضی در قوانین وجود دارد. اما اگر به ما دیتا بدهند و ما را جزء کسبوکارها در نظر بگیرند، کارمان برای شناسایی فیشینگ راحتتر میشود
[…] رمزارزی ایران و چالشهای موجود گفته است. او طی یک مصاحبه با مرور مسیر آغاز تا اکنون آبان تتر، ارزیابی خود از […]