رسانه رمزارز (ضمیمه هفتهنامه کارنگ) دارای مجوز به شماره ۸۷۷۲۰ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «کارخانه نوآوری رسانه راهکار» است. رسانه رمزارز فعالیت خود را از ۲۸ آذرماه ۱۴۰۰ شروع کرده و اکنون تاثیرگذارترین و اثربخشترین رسانه اکوسیستم بلاکچین، رمزارز و دارایی دیجیتال ایران است.
سجاد باقری آذری، مدیر سرمایهگذاری بینوست در مصاحبه با رمزارز، از همنشینی جذاب هوش مصنوعی با دنیای غیرمتمرکز گفته است. او معتقد است همانطور که شبکههای اجتماعی، دنیا را برای افراد شخصیسازی کرده است، قراردادهای هوشمند نیز مدیریت دارایی را شخصیسازی میکند. مدیر سرمایهگذاری بینوست در این گفتگو به تغییراتی اشاره کرده است که هوش مصنوعی در آینده صنعت مدیریت دارایی ایجاد خواهد کرد.
گفتگویی که در ادامه میخوانید، پیش از این در چهلوسومین شماره از رمزارز منتشر شده است.
همانطور که میدانید ظهور فناوری بلاکچین به تغییر و تحول در بسیاری از حوزهها منجر شده است. حوزه سرمایهگذاری و صندوقهای سرمایهگذاری قاعدتاً از این امر مستثنی نیستند. تأثیری که این فناوری بر این حوزه گذاشته، چیست؟ آینده این حوزه در چه مسیری قرار گرفته است؟
کاری که شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و توییتر با کل صنعت رسانه کردند، این بود که این صنعت را شخصیسازی کردند.
قبلاً همه مرم یک صفحه خبر را باز میکردند و همگی یک مطلب را میخواندند، اما این شبکهها کاری کردند که افراد بتوانند مطلب یا محتوایی را که میخواهند، بخوانند یا تماشا کنند و صفحه جستوجوی افراد با هم متفاوت است؛ زیرا سوشالمدیا قابلیت برنامهنویسی را به صنعت رسانه افزود و برنامههایی توسعه داده شد که افراد متناسب با شخصیتشان محتوایی را که دوست دارند، نگاه میکنند.
قراردادهای هوشمند نیز همین کار را با حوزه مدیریت دارایی میکنند و قابلیت برنامهنویسی را به آن افزودهاند و توسعهدهندهها مشغول توسعه پروتکل و برنامههایی هستند که میتوانند صنعت مدیریت دارایی را شخصیسازی کنند و تنوع سرویسهای صنعت مدیریت دارایی را بهشدت افزایش دهند.
ما بر این باور هستیم که این قراردادهای هوشمند میتوانند صندوقهای شخصی، یعنی صندوقهایی که با شخصیت و ریسکپذیری افراد متناسب هستند، ایجاد کنند.
قراردادهای هوشمند میتوانند حوزه سرمایهگذاری را به سمتی ببرند که یک شرکت مدیریت دارایی بسیار سادهتر از گذشته به جای تمرکز بر یک صندوق و بازدهی بالای آن، صندوقهای مختلف متناسب با ریسکپذیری و شخصیتهای متفاوت افراد ایجاد کند. ما در بینوست باور داریم قراردادهای هوشمند میتوانند این انقلاب را در صنعت مدیریت دارایی ایجاد کنند.
این روزها شاهد پررنگتر شدن نقش هوش مصنوعی و کاراییهای آن نیز هستیم. مخصوصاً با ظهور چت جیپیتی این شک به یقین تبدیل شده که تحولات بزرگی در راه هستند. بسیاری از مردم نگران هستند و میترسند هوش مصنوعی آنها و شغلشان را حذف کند. کاری که هوش مصنوعی با حوزه مدیریت دارایی میکند، چیست؟ چه تغییراتی در این حوزه به وجود میآورد؟
معمولاً صحبتهایی که راجع به هوش مصنوعی میشنویم، ترسناک هستند. مردم میترسند هوش مصنوعی جایگزین برخی مشاغل شود و جای آنها را بگیرد. مخصوصاً با ظهور چت جیپیتی این ترس بیشتر هم شده است.
به نظر من باید منطقی به این قضیه نگاه کرد. در واقعیت هوش مصنوعی تمام مشاغل را تحت تأثیر قرار میدهد و برخی را نیز حذف میکند. بیشتر هم مشاغلی حذف میشوند که به فکر و خلاقیت نیاز ندارند و کارهای روتینی هستند که هر کس میتواند آنها را انجام دهد، اما این تمام ماجرا نیست و فقط یک روی سکه است.
روی دیگر سکه این است که افراد میتوانند با استفاده از هوش مصنوعی در شغل و کارشان بازدهی و خلاقیت بیشتر ایجاد کنند و اثربخشی بیشتری داشته باشند. برای مثال در همین چند ماه گذشته که چت جیپیتی معرفی شده، افراد برای بهبود کارشان از این محصول فوقالعاده بهره بردهاند. برای مثال نویسندگان با استفاده از چت جیپیتی متنهای بهتری تولید میکنند. این روی دیگر سکه است که من فکر میکنم باید بیشتر روی آن تمرکز کنیم و یاد بگیریم چگونه از هوش مصنوعی استفاده کنیم تا عملکرد خود را بهبود بخشیم.
در آینده قطعاً مشاغل تغییر خواهند کرد و کسانی برنده هستند که از هوش مصنوعی نترسند و از آن استفاده کنند.
در مورد حوزه مدیریت دارایی هم واقعیت این است که ممکن است بالاخره یک روزی هوش مصنوعی جای تحلیلگران بازار سرمایه را بگیرد. در حال حاضر باید نگاه کنیم و بفهمیم چه چیزی باعث میشود که هوش مصنوعی بتواند جای تحلیلگران را بگیرد.
هوش مصنوعی هم به دیتای زیادی دسترسی دارد و هم توان پردازش آن بسیار سریعتر از توان پردازش یک تحلیلگر حتی نابغه و خبره است. در دنیای سرمایهگذاری تشخیص احتمالات سرمایهگذاری بسیار مهم است. واقعیت این است که هوش مصنوعی راحتتر و سریعتر احتمالات بیشتری در آینده را میبیند و قاعدتاً در این زمینه بهتر از یک تحلیلگر بازار سرمایه میتواند عمل میکند.
چندی پیش در بلومبرگ مقالهای خواندم که در آن صندوقی به نام «AIEQ» بررسی شده بود. این صندوق که زیرساخت آن مبتنی بر هوش مصنوعی است، در یک سال گذشته توانسته بود بازدهی بیشتری نسبت به شاخص بازار سهام آمریکا ایجاد کند. اما در پنج سال (از 2017 تا 2022) موفق به ایجاد بازدهی بیشتر نشده بود. چون اساساً ماهیت بازار غیر قابل پیشبینی است و هوش مصنوعی نتوانسته پیشبینیهای خوبی در بلندمدت انجام دهد.
اما کمکم و در وهله اول ممکن است جای تحلیلگران را بگیرد. بعد هم ممکن است هوش مصنوعیای ایجاد شود که بتواند شاخصهای بازار را شکست دهد و بازدهی بیشتری ایجاد کند. این قسمت ترسناک ماجراست، اما قسمت دیگر آن و اینکه چطور میتوان از آن استفاده کرد نیز بسیار مهم است.
ما در مجموعه بینوست یک هوش مصنوعی به نام BMachine داریم که به آن آموزش دادهایم چه پارامترهایی بر بازارهای رمزارز تأثیرگذار هستند. این ماشین یاد گرفته که چه دادهای چه تأثیری دارد. یکی از استفادههای ما از «بینوستماشین» برای بهبود عملکرد و بازدهی صندوقهایمان این است که فرایند آنالیز بازار را به ماشین سپردهایم. این ماشین بهتر از ما میتواند آنالیز کند. به دو دلیل؛ یک، دسترسی به دیتای بیشتر و دو، عدم احساساتیشدن. در نتیجه این ماشین تحلیلهای دقیق و معتبرتری ارائه میدهد.
یکی دیگر از کارهای ما در رابطه با هوش مصنوعی در بینوست این است که استراتژی صندوقهایمان را به این ماشین دادهایم و دائماً نقاط ضعف و قدرت استراتژیها را بررسی میکنیم. بینوستماشین، نقاط ضعف و قوت استراتژیها را به ما میگوید و به ما در رفع نقاط ضعف کمک میکند. در نتیجه دقت و عملکرد استراتژی بهبود مییابد.
هوش مصنوعی چه تأثیری در آینده این حوزه دارد؟
به اثر آن در آینده از دو جنبه میتوانیم نگاه میکنیم؛ یکی اینکه قطعاً شرکتهای دیگر حوزه مدیریت دارایی از هوش مصنوعی استفاده و عملکرد خود را بهتر و بهتر میکنند، اما گذشته از اینکه شرکتهای بزرگ با استفاده از هوش مصنوعی ممکن است صنعت مدیریت دارایی را انحصاری کنند.
به نظر من آینده صنعت مدیریت دارایی ترکیبی از هوش مصنوعی و صندوقهای بلاکچینی است؛ یعنی صندوقهایی که با استفاده از قراردادهای هوشمند ساخته شدهاند، صندوقهای سرمایهگذاریای که روی قراردادهای هوشمند و به شکلی شفاف و بدون مرز فعالیت میکنند و سرمایهگذاران با امضای یک قرارداد هوشمند میتوانند به آن وارد یا از آن خارج شوند و هیچکس جز خود آنها هم اجازه برداشت داراییشان را نداشته باشد.
بلاکچین یک فناوری فرامرزی است و مرزها و واسطهها را حذف میکند. وقتی شما از چنین فناوریای استفاده میکنید، دسترسی افراد از سراسر دنیا به شما آسانتر است و این برای شرکتهای سرمایهگذاری کوچک و محلی یعنی دسترسی به سرمایهگذاران بسیار بیشتر در اقصینقاط دنیا. در نتیجه انحصارطلبی که شرکتهای مدیریت سرمایه بزرگ ایجاد کردهاند، مقداری مختل میشود، زیرا افراد میتوانند در صندوقهای آنچِین دیگر نقاط دنیا همسرمایهگذاری کنند.
اما شرکتهای بزرگ دوست ندارند این اتفاق بیفتد و سهم بازارشان کم شود. پس نهتنها هوش مصنوعی خودشان را توسعه میدهند، بلکه از فناوری بلاکچین هم غافل نخواهند ماند. من فکر میکنم شرکتهای بزرگ احتمالاً هوش مصنوعی خود را بهصورت محصول در اختیار مدیران دارایی آنچِین در سراسر دنیا قرار میدهند و بهنوعی در سود آنها سهیم میشوند.
برای مثال شرکتی مانند بلکراک که ده تریلیون دلار دارایی تحت مدیریت دارد، اگر فرض کنیم سهم بازارش کاهش و دارایی تحت مدیریت مستقیمش شش تریلیون دلار شود، میتواند با استفاده از این استراتژی که هوش مصنوعی خود را به شکل Black Box در اختیار صندوقهای دیگر در دنیا بگذارد، بهطور غیرمستقیم حتی پانزده تریلیون دلار دارایی تحت مدیریت داشته باشد و در سود آنها سهیم باشد.
زیرا سایر شرکتهای مدیریت سرمایهگذاری محلی و منطقهای که توان توسعه هوش مصنوعی قوی ندارند، میتوانند با استفاده از هوش مصنوعی بلکراک مدیریت بهتری بر داراییهای خود داشته باشند و از طرفی هم بلکراک دسترسی بیشتری به دارایی مردم در سراسر دنیا پیدا میکند.
پس ترکیب هوش مصنوعی و بلاکچین روی بازیگران این حوزه هم تأثیر خواهد گذاشت.
به واسطه قراردادهای هوشمند و بلاکچین دسترسی افراد به گزینههای سرمایهگذاری بیشتر میشود، زیرا این فناوری بدون مرز است. این موضوع دو حالت دارد؛ هم میتواند نقش صندوقهای سرمایهگذاری را که از نظر سایز کوچکتر هستند، پررنگتر کند و هم انحصار شرکتهای بسیار بزرگ را کاهش دهد.
اما واقعیت این است که شرکتهای مدیریت دارایی بزرگ هم دوست ندارند سهم بازار خود را از دست بدهند. به همین علت مطمئنم که این شرکتها از قابلیتهای Onchain Asset Management استفاده خواهند کرد.
از طرفی هوش مصنوعی توسعه دادهشده توسط مدیران دارایی بزرگ، بازار را به سمت انحصار پیش خواهد برد که در دیدگاه ما تلفیق این مگاترند و مگاترند Onchain Asset managemenet بازار مدیریت دارایی را به این سمت میبرد که همانطور که پیشتر توضیح دادم.
یعنی شرکتهای بزرگ زیرساخت هوش مصنوعی خود را در اختیار شرکتهای دیگر میگذارند و در سود آنها سهیم و بهصورت غیرمستقیم به داراییهای بیشتری در اقصی نقاط دنیا متصل میشوند و بهنوعی شرکای محلی و منطقهای فراوانی در دنیا خواهند داشت. انحصار و سهم بازار آنها کمتر میشود، اما بهصورت غیرمستقیم به پول بیشتری متصل میشوند.
تا اینجا متوجه شدیم که زیرساخت حوزه مدیریت دارایی در آینده به سمت قراردادهای هوشمند میرود و زیرساخت تصمیمگیری مدیران دارایی هم تا حد زیادی هوش مصنوعی خواهد بود، اما موضوعاتی که در آینده سرمایهگذاری روی آنها ترند خواهد شد، به نظر شما چه خواهند بود؟
اساساً ساختار مدیریت دارایی به سمت استفاده از فناوری بلاکچین و هوش مصنوعی میرود و ما در آیندهای دور یا نزدیک و پس از قانونگذاری شاهد این پارادایم شیفت خواهیم بود، اما موضوعاتی که از دیدگاه من سرمایهگذاری روی آنها ترند خواهد شد، رباتیک، بیگدیتا، اینترنت اشیا، energy transition و اکتشافات فضایی، راهکارهای حملونقل هوایی کوتاهبرد، وب 3.0 و دیفای هستند.
مخاطب صندوقهای سرمایهگذاری در حال تغییر است. مخاطبان جدید نسل زدیها هستند که علایق و تفکرات متفاوتی دارند. خواستههای این نسل با نسلهای قبلی متفاوت است. این موضوع چقدر میتواند روی عملکرد صندوقها تأثیرگذار باشد؟
نسل زد در دنیایی بزرگ شده که به واسطه فناوری و رسانههای اجتماعی، تنوع ایدهها و فکرها بسیار بیشتر شده است. او در دنیایی بزرگ شده که بسیار رنگارنگتر و متنوعتر از دنیای پدر و مادرش است. در این نسل تنوع خواستهها و تصمیمها بسیار بیشتر و متفاوت از پیشینیان است.
از آنجایی که دنیای سرمایهگذاری دنیای تصمیمگیری است ما فکر میکنیم نسل زد در دنیای سرمایهگذاری رفتار بسیار متفاوتتری نسبت به نسلهای قبل از خود نشان خواهد داد. در دیدگاه ما نسل جدید مانند نسلهای پیشین الزاماً بهدنبال سرمایهگذاری روی داراییها و صندوقهایی نیستند که بیشترین بازده را دارد.
ممکن است فردی بخواهد روی صندوقی سرمایهگذاری کند که در حمایت از محیط زیست یا توانمندسازی زنان ایجاد شده و همچنین در چند سال گذشته بازدهی معقولی داشته است. یعنی فراتر و پیشتر از عملکرد بهدنبال خواست و میل درونی خود هستند.