رسانه رمزارز (ضمیمه هفتهنامه کارنگ) دارای مجوز به شماره ۸۷۷۲۰ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «کارخانه نوآوری رسانه راهکار» است. رسانه رمزارز فعالیت خود را از ۲۸ آذرماه ۱۴۰۰ شروع کرده و اکنون تاثیرگذارترین و اثربخشترین رسانه اکوسیستم بلاکچین، رمزارز و دارایی دیجیتال ایران است.
موضوع ریال دیجیتال یا ارز دیجیتال بانک مرکزی ایران، موضوعی بود که در یک گردهمایی در کارخانه نوآوری رسانه راهکار با حضور رضا قربانی، مدیرعامل کارخانه نوآوری راهکار؛ میثم سلیمانی، مدیر محتوای راهکار؛ مهسا نجاتی دبیر تحریریه رسانه رمزارز؛ مینا حاجی، سردبیر ماهنامه عصر تراکنش؛ نیلوفر نادری، دبیر تحریریه ماهنامه عصر تراکنش و نگار حاتمی، خبرنگار رسانه رمزارز مطرح و در قالب یک پادکست منتشر شد.
ایده ایجاد ارز دیجیتال ملی ایران از اواسط سال 1400 مطرح شدو باتوجهبه رشد روزافزون فناوری بلاکچین و رمزارزها در جهان، این ایده به طور جدیتری دنبال شد.
در سال ۱۴۰۱، بانک مرکزی ایران رسماً از راهاندازی رمز ریال خبر داد و امسال این رمزارز بهصورت آزمایشی در جزیره کیش اجرایی شد.
رضا قربانی در این پادکست به سؤالات خبرنگاران راهکار پیرامون ریال دیجیتال پاسخ داد که در ادامه آورده شده است.
چرا این تفکر در بین مردم رایج است که قرار است ما را با ریال دیجیتال کنترل کنند؟
این نگرش تنها محدود به ریال دیجیتال یا مسائل پولی نمیشود. در سالهای اخیر، کاهش سرمایه اجتماعی و افت اعتماد عمومی به دولت بهوضوح مشهود بوده است. هر اقدامی که دولت انجام میدهد، با ایدهای از سوءظن همراه است که ریشه در تجربیات دارد. مردم دراینخصوص اشتباه نمیکنند؛ بهعنوانمثال، در سال ۱۳۹۰، بسیاری از شهروندان ارزهای خود را به بانکها سپردند و هنگامی که برای دریافت دلار یا یوروهایشان به بانکها مراجعه کردند، با این پاسخ مواجه شدند که امکان بازگرداندن ارز وجود ندارد و معادل ریالی آن با نرخهای تعیینشده توسط خودبانکها پرداخت میشود. همچنین، دولت در دورهای مردم را به سرمایهگذاری در بورس تشویق کرد که نتیجه آن ازدسترفتن سرمایهها بود.
این بیاعتمادی تاریخی نهتنها به دهه اخیر بلکه به بیش از ۲۰۰ سال گذشته بازمیگردد؛ بهویژه در تهران و شهرهای بزرگ که در مسیر مدرنیزاسیون گام برداشتهاند. همواره این نگرش وجود داشته که باید با دیده تردید به دولت نگریست. همین ذهنیت باعث شده تا مردم درگذشته، سرمایه و طلاهای خود را در مکانهایی دور از دسترس دولت مخفی کنند؛ بنابراین، حتی اگر دولت اقدامات مثبتی هم انجام دهد، باید به این نکته واقف باشد که اعتماد عمومی به آن وجود ندارد.
ریال دیجیتال همان مفهوم کلاسیک (CBDC) را دارد یا به معنی موجودیت جدید است؟
رمزارزها برای اولینبار حدود شش سال پیش در بانک تسویه بینالمللی بهطورجدی موردبحث قرار گرفتند. بر اساس چارچوبی که گل پول ترسیم کرده بود، رمزارزها فضایی برای مبادله دیجیتال همتا به همتا با پذیرش جهانی ایجاد میکنند. بااینحال، این مفهوم به حدی گسترده و بیقاعده است که نباید تنها به این فکر کرد که آیا ریال دیجیتال جزو پروژههای ارز دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) محسوب میشود یا نه. در فهرست پروژههای جهانی CBDC، ریال دیجیتال نیز دیده میشود.
ویژگی این حوزه آن است که برای نخستینبار بانکهای مرکزی در این فضا قدم گذاشتهاند؛ بنابراین، بهصرف ورود دولت به حوزهای که امکان استفاده از پول دیجیتال بهصورت همتا به همتا را فراهم میکند، آن را میتوان یک پروژه CBDC نامید.
درمورد ریال دیجیتال دوگانگی زیادی مشاهده میشود و تعدادی افراد موافق آن هستند و افرادی نیز بهشدت به آن انتقاد وارد کردهاند. نظر شما در این مورد چیست و از دید شما ریال دیجیتال چه مزایا و معایبی دارد؟
افرادی که این بحثها را مطرح میکنند، بهنوعی بازیچه شدهاند. موضوع ریال دیجیتال به آن اندازه که تصور میشود حتی در بدنه دولت نیز جدی نیست. برخلاف جنجالها و دوگانهسازیهایی که درباره کریپتو و رمزارزها ایجاد میشود و برخی از آن داستانسرایی میکنند، به نظر میرسد دولت یا بانک مرکزی در مجموع زمانی کمتر از پنج دقیقه برای بررسی آن صرف کردهاند.
یعنی از دید شما پروژهای بوده است تنها برای گرفتن عکس یادگاری؟
این پروژه نیز مانند هزاران پروژه دیگری است که تنها به گرفتن عکسی یادگاری ختم میشود و برای کسی اهمیت ندارد. بر اساس نتایج موجود، به نظر میرسد ریال دیجیتال در بدنه دولت موضوعی جدی تلقی نمیشود. افرادی که به مباحث رمزارز علاقهمند هستند و به دوگانهسازی در این حوزه عادت کردهاند، معمولاً با موضعگیریهای تند و حتی راهاندازی نوعی دادگاههای تفتیش عقاید واکنش نشان میدهند. در دنیای رمزارز، حتی با کمترین بهانه نیز افراد آمادگی موضعگیری دارند.
درباره داستان ریال دیجیتال که در شرکت خدمات چه اتفاقی افتاد و پروژه به چه کسی سپرده شد توضیح دهید.
افرادی که در برخی حوزهها ادعاهای بزرگی داشتند، به سمت بانک مرکزی رفتند و پروژه را با ضعفهای اساسی و به بدترین شکل ممکن در دست گرفتند. این نباید بهعنوان بیاحترامی به متخصصان فنی در مجموعه خدمات ملی و بانک مرکزی تعبیر شود، اما لازم است که باصداقت درباره این موضوع صحبت کرد.
برای مقایسه، به بانک جیپیمورگان نگاه کنید؛ جیمی دیمون، مدیرعامل این بانک، یکی از نخستین افرادی بود که با بیتکوین مخالفت کرد، اما در چهارتا پنج سال گذشته، این بانک کوین اختصاصی خود را راهاندازی کرده است. از نظر من، برخی افراد با اقدامات نادرست خود، مجموعه خدمات را فریب داده یا فضا را به سمتی هدایت کردند که پروژه با کیفیت بسیار پایین پیش برود. این در حالی است که این پروژه میتوانست به زیرساختهای کشور در حوزه انتقال توکن و ارزش کمک کند. بااینحال، از دید من این پروژه از نظر فنی قابلیت مقیاسپذیری لازم را ندارد و نمیتواند در ابعاد کلان کشور ایران به طور موفقیتآمیز پیادهسازی شود.
حالا که برونسپاری انجام شد چرا این پروژه را به ققنوس ندادند؟
بانک مرکزی از پروژه ققنوس شکایت کرد، درحالیکه به نظر من میتوانست از این پروژه حمایت کند. این پروژه با همراهی چندین بانک و در فضایی گسترده شکلگرفته بود. هیئتمدیره ققنوس نسبت به اظهارنظرهای من درباره این که گفته بودم این پروژه شکستخورده است واکنش نشان دادند.
ققنوس میتوانست بنیاد تتر ایران شود؟
دقیقاً باید همین اتفاق میافتاد و ققنوس باید بنیاد تتر ایران میشد. میتوانست ارز دیجیتال باثباتی باشد بهطوریکه نیازی به واردشدن به وارد فضاهای شتاب یا شاپرک نبود. این بحث مفصلتر از بحث رمزارز است.
با همه کم و کاستیها و ایراداتی که به سند ریال دیجیتال ایران وجود دارد، میتواند تأثیری بر سیاستهای پولی بگذارد؟
در کوتاهمدت، پاسخ منفی است، اما این مسئله باید توسط اقتصاددانان بهدقت بررسی شود و من کمتر دیدهام که در میان آنان به این موضوع پرداخته شود. تنها برخی اقتصاددانان برجسته مانند دکتر نیلی و استادان دانشگاه شریف در این حوزه فعالیت داشتهاند. گاهی ایدههایی مطرح میشود، مانند آنچه در زمان انتخابات با عنوان بازگشت به پشتوانه طلا برای پول شنیدیم؛ ایدهای که بهقدری بیپایه و غیرمرتبط با اقتصاد و آمارهای امروز است که نمیتوان آن را جدی گرفت.
واقعیت این است که چنین پروژههایی نیاز به زمان و تلاش بسیاری دارند تا بتوانند مقیاسپذیر شده و تأثیر ملموسی بر سیاستهای پولی بگذارند. یکی از چالشهای اصلی، ناترازی اقتصادی است؛ معادله پیچیدهای که دولت را در شرایطی قرار میدهد که مجبور میشود بدون منابع مالی کافی، هزینه کند.
این وضعیت نشان میدهد که دولت همواره به دنبال منابع مالی از سرمایه مردم است و این را از طریق نوسانات نرخ ارز، بورس، خودرو و سیاستهای واردات و صادرات انجام میدهد. در واقع، ما با دولتی مواجه هستیم که هزینههای بالایی برای اداره خود دارد.
بانکها نسبت به ریال دیجیتال گارد دارند؛ چون قدرت پولی که در اختیار بانکها قرار دارد را از دست میدهند، در این باره توضیح دهید.
من در میان بانکهای کشور، اظهارنظر مشخص و شفافی در این زمینه ندیدهام. بهطورکلی، مدیران بانکها تلاش میکنند با نهاد تنظیمگر هماهنگ باشند، چرا که هیئتمدیره بانکها تا حدی تضعیف شده و جسارت لازم برای بیان نظرات مستقل را ازدستدادهاند.
ریال دیجیتال که در واقع بازگشت به استفاده از سکه و اسکناس به شکلی دیجیتال است، در نهایت به زیان بانکها تمام خواهد شد. برای مثال، در سال ۱۳۹۰ حجم سکه و اسکناس در گردش حدود ۱۰ درصد بود، اما تا سال ۱۴۰۳ این رقم به زیر دو درصد کاهشیافته است. این نشان میدهد که طی این سالها سهم پول بانکها در حجم نقدینگی کشور افزایشیافته است.
ریال دیجیتال به معنای بازگشت به استفاده از پول بانک مرکزی به شکل دیجیتال است. اگر قرار باشد بین بانک مرکزی و یک بانک تجاری انتخاب کنم، ترجیح من بانک مرکزی خواهد بود، زیرا با تمام چالشهای موجود، به دنبال سودآوری نیست، برخلاف بانکهای تجاری که اهداف سودمحور دارند.
فکر میکنید که بانک مرکزی در ادامه پروژه احساس کند که لازم است یک کیف پول دیجیتال متمرکز برای خود بسازد؟
این جزو ایدههای خطرناک محسوب میشود و اینکه بانک مرکزی کیف پول دیجیتال بسازد مسیر اشتباهی است. برای مثال ما از تنظیمگری دفاع میکنیم که این ماجرا تبدیل میشود به ابزاری علیه خودش.
ریال دیجیتال در بدنه حاکمیت در بانک مرکزی مخالفهای جدی دارد. از نظر اجرایی پروژه قوی حرکت نکرده است و بخش خصوصی حذف شده است و افرادی در رأس آن قرار دارند که دانش و توان کافی برای جلو بردن این پروژه ندارند. در افکار عمومی طی این سه سال ریال دیجیتال به موضوعی منفی تبدیل شده است.
پولی که در کارتهای بانکی است چه تفاوتی با ریال دیجیتال دارد و آیا ریال دیجیتال باعث کنترل بیشتر دولت میشود؟
دولتها نیاز دارند تا اطلاعات آدمها را با رعایت حریم خصوصی و حفاظت از دادها در دست داشته باشند و این یک موضوع بدیهی است. دولت تمام اطلاعات ما را دارد؛ اما چیزی که باید با آن جنگید سوءاستفاده از این دادهها است؛ یعنی اطلاعات مالی، مالیاتی افراد همه در دست دولت قرار دارد. اما باید حریم خصوصی افراد رعایت شود.
امکان هکشدن ریال دیجیتال وجود دارد؟
بستگی به پلتفرمی که استفاده میکنند دارد. در حال حاضر از پلتفرم هایپرلجر فابریک استفاده میکنند. قاعدتاً در این پلتفرم امکان هکشدن نداریم؛ اما کیف پول و اکوسیستمی که ساخته خواهد شد روشن نیست و مبهم است.
نگاهی که خارج از کشور به ریال دیجیتال دارند این است که اگر ایران رمزارزها را قبول ندارد چرا خودش رمزارز داخلی زده است. نظر شما چیست؟
ریال دیجیتال یک اتفاق در سیاست پولی است و از فنّاوری که وجود دارد استفاده میکند و ربطی به رمزارز ندارد.
در حالت خوشبینانه اگر ریال دیجیتال توسعه پیدا کند چه کسانی برنده و چه کسانی بازنده این بازی هستند؟
اگر ریال دیجیتال توسعه پیدا کند، به طور واضحی بانکها بازنده هستند؛ چون سهم پولی را از دست خواهند داد. برنده کسبوکارهایی خواهند بود که بتوانند در زمینه پذیرندگی کارهای جدی انجام دهند.
اگر ریال دیجیتال توسعه پیدا کند و در کشور فراگیر شود میتواند جای پول خرد را بگیرد؟
بله میتواند؛ اما از دید من باید سکه و اسکناس در صورت حذف یا ناپدیدشدن برگردند و اینکه جایگزین پول خرد شوند شدنی نیست. مخصوصاً در بحثهایی که اخیراً داریم اگر شتاب شاپرک به هر دلیلی قطع شود زندگی روزمره مردم دچار اختلال خواهد شد.
درصورتیکه ریال دیجیتال فراگیر شود در پرداختهای خرد بیشتر موفق میشود یا کلان؟
دو کارکرد پیدا خواهد کرد هم کلان و هم پرداختهای خرد و آنچه که بانک مرکزی تا به الان گفته است بهصورت خرد است. از نظر من هم پرداختهای خرد موفق خواهند شد.
برداشت من این است که ما باید بتوانیم گردش پول باثبات بسازیم. بهجای ایده دلارزدایی و قراردادن ریال کاری که باید میکردند این بود که مجموعهای از ارزهای قابلقبول را کنار هم قرار میدادند.