رسانه رمزارز (ضمیمه هفتهنامه کارنگ) دارای مجوز به شماره ۸۷۷۲۰ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «کارخانه نوآوری رسانه راهکار» است. رسانه رمزارز فعالیت خود را از ۲۸ آذرماه ۱۴۰۰ شروع کرده و اکنون تاثیرگذارترین و اثربخشترین رسانه اکوسیستم بلاکچین، رمزارز و دارایی دیجیتال ایران است.
بیتپین یکی از صرافیهای رمزارز کشور است که فعالیت خود را از سال ۱۳۹۹ شروع کرده و طبق گفته مدیرعامل آن، براساس آمار و ارقام رتبه دوم را در بین صرافیهای رمزارزی فعال در کشور دارد. در گفتوگو با امیرحسین مردانی، مدیرعامل بیتپین، از چالشهایی که در اکوسیستم رمزارز با آن مواجهند، پرسیدیم.
او بر این باور است که ذهنیت رگولاتور در ایران کنترلگرا است و به کنترل تمام مسائل علاقه نشان میدهد؛ پس زمانی که با پدیدهای ناشناخته و نوآورانه مواجه شود، به دنبال کنترل آن میرود و سادهترین ابزار کنترل، محدودسازی است. با این حال به نظر او، در انتهای سال ۱۴۰۳، مشخص خواهد شد که آیا حال اکوسیستم در سال آینده رو به بهبود میرود یا رو به افول. به عقیده مردانی اکوسیستم دارایی دیجیتال ایران در شرف رسیدن به بلوغ است و آمادگی ریلگذاری قانونی برای استمرار فعالیتهایش را دارد. در ادامه گزارشی از این گفتوگو را میخوانید.
نگاه رگولاتور به رمزارز، سلبی و بدبینانه است
مدیرعامل بیتپین، مهمترین چالش صنعت تبادل رمزارز کشور را مشخص نبودن نگاه قانونگذار به این فضا میداند. طبق صحبتهای او، این صنعت بهصورت ماهوی همراه با ریسک است و دارایی دیجیتال ذاتاً ریسکهایی را برای کاربران به دنبال میآورد. کاربرانی که به این سمت میآیند، در درجه اول، نوعی ریسک ذاتی را میپذیرند و بعد هم وارد فضایی جدید میشوند: «این فضا کاملاً جدید است و به همین دلیل ریسک بالاتری را نسبت به کسبوکارهای سنتی در پی میآورد. این یک ونچر است؛ پس ما باید انواع تلاش را برای کاهش ریسک انجام دهیم؛ از مدیریت مالی گرفته تا مدیریت ریسکهای داخل و برونسازمانی. ایجاد تیم و زیرساخت مناسب فنی جزو تلاشهای درونسازمانی برای مدیریت ریسک بازار به شمار میرود، اما بعضی ریسکها و متغیرهای بیرونی نیز تهدیدهایی را برای صنعت به وجود میآورند. رگولاتوری و نگاه حاکمیت به حوزه رمزدارایی یکی از همین تهدیدها به شمار میرود.
در شرایطی که حاکمیت نگاه دوگانهای دارد و در همه ابعاد، تصمیمگیری دوگانه میکند؛ فقط کسبوکار نیست که دچار ریسک میشود، بلکه کاربران نیز ریسک بالایی دارند. امروز تبوتاب بازی همستر و بازیهای تلگرامی با عنوان Tap to Earn راه افتاده است. موج عظیمی از مردم دارند با مفاهیم رمزارزی آشنا میشوند. تخمینها نشان میدهد که حدود چهل میلیون ایرانی درگیر بازی همستر بودهاند؛ یعنی نصف جمعیت کشور! اگر فرض کنیم بعضی افراد دارای چند اکانت مختلف باشند، حداقل ۲۵ تا ۳۰ میلیون نفر درگیر آن بازی هستند. در روز لیست شدن رمزارز همستر، تعداد کاربران بیتپین بیست برابر بیشترین روز خود بود که این در نوع خود رکوردی عجیب محسوب میشود. درواقع در مدت دوازده ساعت تعداد هفتاد هزار کاربر جدید در بیتپین ثبتنام کردند؛ یعنی هر ساعت پنج هزار نفر.»
او صحبتهایش را در این باره اینطور ادامه میدهد: «افراد مختلف در سن و سال گوناگون به دنبال ساخت کیف پول تلگرام میروند و با مفهوم کیف پول و رمزارز آشنا میشوند و با خود میگویند که گویا میشود از یک کار دیجیتال به نام «انگشت زدن به موبایل» پول درآورد. پنج سال قبل اگر چنین حرفی به میان میآمد، همه میگفتند که تخیل است، ولی امروز این اتفاق افتاده و مردم از این راه پول دریافت کردهاند و فهمیدهاند که شدنی است؛ یعنی از فعالیتهایی غیر از راههای متداول میتوان پول درآورد. وقتی مردم وارد فضای تبادل میشوند و ارزشی به دست میآورند، میخواهند آن ارزش را به ریال یا ارز دیگر تبدیل کنند یا آن را در یک جا ذخیره کنند؛ پس به پلتفرمها و سیستمهای تخصصی نیاز دارند. وقتی قانونگذار اجازه نمیدهد چنین کسبوکارهایی از حد معین بزرگتر شوند، موقعی که جلوی تبلیغات ما را میگیرد، هنگامی که ما را بهعنوان یک مرجع رسمی نمیشناسند، حجم زیادی از معاملات به سمت مجاری غیررسمی و کانالهای تلگرامی میرود که با کلاهبرداریهای کلان همراه است. در این بازار اگر کلاهبرداری رخ دهد، دست مردم به هیچ جا بند نیست. سخنگوی قوه قضائیه میگوید که باید رمزارزهای پرریسک را بشناسند؛ در حالی که وظیفه قوه قضائیه و دولت نیست که چنین کاری انجام دهند. وقتی فضا و بستر مناسب قانونی برای فعالیت کسبوکارهای رمزارزی شکل گیرد، خود اکوسیستم، رمزارزهای پرخطر را معرفی میکند.»
او بر این عقیده است که آن نفع عمومیای را که دولت و حاکمیت به دنبالش است، اکوسیستم میتواند تأمین کند و ریسک کسبوکارها را پایین بیاورد. مردانی میگوید: «وقتی فعالیتی انجام میدهید و میدانید که سایه قانون و حاکمیت بالای سرتان است؛ با خیال راحت سرمایهگذاری میکنید و آن را توسعه میدهید و کاربر نیز به آگاهی میرسد و فضا برایش شفاف میشود و ضرر کمتری را میپذیرد. فضای مقررهگذاری رمزدارایی در کشور ایران با نگاه سلبی و بدبینانه اداره میشود. اخیراً تصمیمات فوقالعاده غلطی گرفته شده که از معنی و مفهوم رگولیشن دور است و حتی نهاد نادرستی را برای آن تعیین کردهاند. کسبوکارها، مردم و کاربرانی که تعدادشان اکنون زیاد است، دچار دوگانگی و چندگانگی شدهاند و متضرر نهایی خواهند بود.»
نگاه ضد نوآوری بانک مرکزی
در حال حاضر، کشورهای همسایه، مثل قطر، امارات و ترکیه با کمتر از ظرفیت ایران توانستهاند زیرساختهای خوبی را برای تبادل رمزارز آماده کنند. مردانی با بیان این موضوع توضیح میدهد: «قطر اخیراً چهارچوب قوانین کسبوکارهای دارایی دیجیتال را تدوین کرده است. امارات این کار را آزاد گذاشته است. در سال ۲۰۲۳ حدود ۵درصد از GDP امارات مربوط به گردش کسبوکارهای رمزارزی بود. این عدد بسیار چشمگیر است. ترکیه به خاطر محدودیتهایی که در ایران وجود دارد، رتبه اول از حیث حجم تبادل رمزارز منطقه را دارد در حالی که رتبه ایران قبلاً بالاتر بود. به دلیل محدودیتهای ایران، ۵۰درصد از حجم تبادل و خریدوفروش از طریق صرافیهای خارجی انجام میشود. ۱۰۰درصد از معاملات فیوچرز و مشتقات که در ایران اجازه ارائه آن را نداریم، یعنی گردش مالی بین دو تا سه میلیارد دلار در روز، بهصورت بینامونشان در صرافیهای خارجی چینی و سنگاپوری اتفاق میافتد که در آنجا کاربران ایرانی هیچ پشتوانهای ندارند. این موضوع، هم خروج ارز را به دنبال میآورد، هم فرصتسوزی و هم ریسک بزرگ کاهش امنیت کسبوکار را. بسیاری از کسبوکارهای ایرانی به خاطر محدودیت مجبور به مهاجرت میشوند تا فعالیت خود را در کشور دیگری ادامه دهند. تمامی این موارد میتوانست با همراهی رگولاتور با کسبوکارهای رمزارز ایرانی، اتفاق نیفتد.»
مدیرعامل بیتپین بر این باور است که ذهنیت رگولاتور در ایران کنترلگرا است و به کنترل تمام مسائل علاقه نشان میدهد؛ پس موقعی که با پدیدهای ناشناخته و نوآورانه مواجه شود، به دنبال کنترل آن میرود و سادهترین ابزار کنترل، محدودسازی است. او در این باره میگوید: «وقتی نگاه کنترلی و محدودکننده به مسئله داریم، ضد نوآوری میشویم. سال گذشته بانک مرکزی نقشه راه فینتک را در کشور منتشر کرد. این نقشه راه را با نقشه راههایی مقایسه کنید که در کشورهایی مثل امارات، قطر و عمان تدوین شده است. فعلاً راجع به دوروبر خودمان حرف میزنیم؛ اسمی از اروپا و آمریکا نمیآوریم. امارات متحده عربی پیشبینی کرده که تا سال ۲۰۲۸ بتواند ۲۰درصد GDP کشور را از اقتصاد دیجیتال به دست آورد و برای این کار امکانات مناسبی را فراهم کرده است. ما در نقشه راهمان هیچ هدفی نمیگذاریم و کاری با توسعه نداریم؛ میگوییم: «تا فلان سال میخواهیم فلان بازارها در انحصار بانک مرکزی باشد و همهچیز محدود باشد.» نقشه راه ما نگاه توسعهای ندارد. نبود نگاه توسعه، در ضدیت با نوآوری نمود مییابد. مقررهگذار ما میخواهد در همین چهارچوبی که هست ادامه دهد و حتی محدودیتها را بیشتر کند. این را نمیتوان نقشه راه دانست؛ بلکه باید آن را نقشه محدودسازی و کنترل نوآوری نامید.»
چندوجهی بودن فعالیت در حوزه رمزارزها
بلاکچین و رمزارز، صرفاً یک فناوری، یک ابزار مالی یا یک کسبوکار نیست که یک نهاد خاص بخواهد برای آن ضابطه بگذارد. مردانی با بیان این موارد، درباره رگولاتوری حوزه رمزارز در کشور میگوید: «باقی کشورهای دنیا متوجه چندوجهی بودن فعالیت در حوزه رمزارز شدهاند. روند قانونگذاری این حوزه به سمت چهارچوبهایی شبیه بهFATF میرود؛ یعنی سعی میکنند چهارچوبهای بیننهادی و بینالمللی را تصویب کنند تا تمام کشورها طبق آن جلو بروند. اینطور نیست که فقط بانک مرکزی یا وزارت اقتصاد متولی امر باشد. اگر بخشی از فعالیتهای این حوزه با قوانین کلان کشور در تضاد باشد، باید نیاز به قانونگذاری خاص را از طریق مجلس شورای اسلامی و فرایندهای رسمی موجود برطرف کنیم. به این ترتیب، قانونگذار تصمیم میگیرد که چه نهادی مجری کدام قانون باشد. این شیوه را همهجای دنیا انجام میدهند و در ایران نیز در چند حوزه اجرا شده است.»
اکنون وقت تصمیم است
مدیرعامل بیتپین، اکوسیستم دارایی دیجیتال ایران را پرقدرت میداند و درباره این اکوسیستم میگوید: «طی سالهای گذشته، شرکتهای خوبی در اکوسیستم دارایی دیجیتال کشور شکل گرفتهاند و پایههای مناسبی را بنا نهادهاند. در سال ۱۴۰۳ برخی از این شرکتها بالغ شدهاند و در قیاس با بعضی از بازیگران بینالمللی، چیزی کم ندارند. بازار دارایی دیجیتال ایران منتظر یک تصمیم و یک نقطهعطف جدید است. ترامپ در انتخابات ایالات متحده وعده میدهد که سهمی از بازار دارایی دیجیتال دنیا را به دست میآورد و اجازه نابود شدن دلار در برابر دارایی دیجیتال را نمیدهد. ما نیز در نقطه تصمیمگیری هستیم؛ کسبوکارها آمادهاند، افرادی را داریم که فضا را میشناسند؛ کاربران زیادی به این حوزه ورود کردهاند. اکنون وقت تصمیم است: آیا میخواهیم که حالمان خیلی خوب باشد و سهم ویژهای از بازار دنیا به دست آوریم یا میخواهیم با محدودیتهای هرروزه عرصه را بر فعالیت کسبوکارها در کشور تنگ کنیم؟ به نظر من در انتهای ۱۴۰۳، مشخص خواهد شد که آیا حال اکوسیستم در سال آینده رو به بهبود میرود یا رو به افول. به عقیده من اکوسیستم دارایی دیجیتال ایران در آستانه رسیدن به بلوغ است و آمادگی ریلگذاری قانونی برای استمرار فعالیتهایش را دارد.»
جای خالی یک نهاد صنفی در حوزه رمزارزهای ایران
امیرحسین مردانی، نبود وفاق و دیدگاههای مشترک صنفی را مهمترین مسئله امسال اکوسیستم دارایی دیجیتال کشور میداند، در حالی که ضروری است خواستهها و نیازهای این صنف بهخوبی تبیین و دیالوگ مناسب با رگولاتور برقرار شود. او در این باره میگوید: «حال خوب این صنعت باید همچنان خوب بماند. امروز تشکلهایی مانند انجمن فینتک، انجمن بلاکچین یا نصر تهران در این فضا فعالیت میکنند، ولی جای خالی یک نهاد صنفی یکدست رمزارزی احساس میشود. این صنعت دیگر به قدر کافی بزرگ است. دارایی دیجیتال، همعرض با فینتک و فضای بانکداری و بیمه پیش میرود و به همان اندازه بزرگ است. ما به یک نهاد صنفی در این اکوسیستم نیاز داریم تا فعالیت اکوسیستم منظمتر و ساختارمندتر از قبل شود.»
ریال دیجیتال را پروژهای مقیاسپذیر نمیبینم
ریال دیجیتال پروژهای است که از سه ماه قبل در کشور اجرایی شد. مردانی درباره این پروژه نیز صحبت میکند و میگوید: «بانکهای مرکزی، رمزارزهای ملی را برای تسهیل نقلوانتقال و پرداختهای برونمرزی به کار میبرند. یک رمزارز با پشتوانه بانک مرکزی زمانی کاربرد دارد که ارز آن کشور در دنیا دارای وزن و تقاضا باشد. تقاضای ارز ریال در داخل کشور هم دیده نمیشود؛ کسی علاقهمند به نگه داشتن ریال نیست؛ کسبوکارها دوست ندارند ریال نگه دارند. پس ریال جایگاه خاصی در سبد ارزهای جهانی ندارد. حالا برای یک ارز که هیچ جایگاه رقابتی ندارد، پشتوانه دیجیتال تعریف میکنیم. دیجیتال شدن یک ارز باعث کاربردپذیری و افزایش تقاضای آن نخواهد شد. ارز دیجیتال بانکهای مرکزی صرفاً یک ابزار کنترلی بسیار خطرناک برای بانکهای مرکزی، ازجمله بانک مرکزی ایران، به شمار میرود. ریال دیجیتال را یک پروژه مقیاسپذیر نمیبینم و به نظر من فراگیر نخواهد شد. به دلیل مشکلاتی که خود ریال دارد، ریال دیجیتال به کاربرد چندانی نمیرسد و مورد استقبال کلی نظام پولی کشور قرار نمیگیرد. ریال دیجیتال در حال حاضر محدود به بازار داخلی است، اما با هدف ارائه خدمت به بسترهای بیرونی شکل گرفته است. ریال دیجیتال یک ابزار پرداخت است که تفاوت چندانی با ریال کاغذی ندارد. پس صرفاً یک ابزار کنترلی برای بانک مرکزی به شمار میرود و نمیتوان امیدوار بود که این پروژه به موفقیت برسد.»
بانک مرکزی در فضای ابهام به سر میبرد
یکی از اخبار مهم چند هفته گذشته اکوسیستم رمزارز و دارایی دیجیتال کشور، به سند مواجهه بانک مرکزی با رمزارزها پشت درهای بسته مربوط میشود. مردانی میگوید عنوان سند «مواجهه با صنعت رمزارز» گویای مقصود آن است: «نقشه راه فینتک نیز با همین نگاه نوشته شد. وقتی میخواهید با یک موضوع مواجهه شوید، یعنی آن موضوع را نمیشناسید و هیچ اقدامی نمیخواهید برایش انجام دهید؛ فقط به دنبال مواجهه با آن میروید؛ در عین حال که نکاتی راجع به آن صنعت میگویید، از خودتان سلب مسئولیت میکنید. این کار تقریباً ناممکن است. اگر بخواهید راجع به موضوعی صحبت کنید، باید مسئولیت آن را بپذیرید یا در غیر این صورت، حرفی دربارهاش نزنید. باید قبول کنیم که بانک مرکزی ایران با پدیدهای مواجه است که آن را زیاد نمیشناسد و راهحلی برای ساماندهی و مقررهگذاری آن ندارد. پس یک سند به نام «مواجهه با رمزارز» منتشر میکند که کمک چندانی به صنعت نخواهد کرد. این سند، برای کمک به هیچ بخشی از صنعت هدفگذاری نشده است: آیا به قانونگذاری فضا کمک میکند؟ آیا به قانونگذاری در سطح کلان کمک میکند؟ آیا به کسبوکارها کمک میکند؟ آیا به کاربر کمک میکند؟ شما از این پیشنویس هیچچیز نمیتوانید متوجه شوید. بانک مرکزی در فضای ابهام به سر میبرد؛ صرفاً میخواسته حرفی راجع به رمزارزها بزند، ولی متأسفانه کمک چندانی از فعالان صنعت نگرفته و ارتباط سازنده و مؤثری با بازیگران صنعت که حداقل شش سال درگیر انواع چالشهای آن فضا بودهاند برقرار نکرده و نتیجهاش سندی شده که نه هدفش مشخص است و نه روش اجرایش.»
مدیرعامل بیتپین توضیح میدهد که به همان اندازه که سند «مواجهه با رمزارز» دچار ابهام است، کسبوکارها نیز نسبت به آن تردید نشان میدهند: «انتظار میرود که بانک مرکزی شفافیت بیشتر و توضیح بیشتری راجع به آن بدهد. حق کسبوکارها است که روند تدوین و انتشار سند را بدانند. بعد میتوان راجع به آن سند نظر داد. امروز در حوزه رمزارز، برخلاف پنج سال قبل، دیگر فضا خاکستری نیست. خواسته صریح ما این است که چرخ را از اول نسازیم و هر مسیری که کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه پیش میبرند، محل الهام و ایدهپردازی ما باشد تا همراه با موج جدید دنیا جلو برویم و از این صنعت و این بازار بینالمللی سهم بگیریم.»
لزوم همافزایی رمزارزها با صنایع مالی
سال ۱۴۰۲ شاهد همافزایی بین بازار سرمایه و دارایی دیجیتال و همکاری بین لندتکها و رمزارزها بودیم. موضوعی که مردانی درباره آن میگوید: «وب ۳.۰، بلاکچین و مسئله دارایی دیجیتال مفهومی است که میتواند تمام خدمات بانکداری را در نظام جدید مالی به نام دارایی دیجیتال ارائه دهد. وقتی این نظام با دنیای واقعی پیوند بخورد؛ مثلاً کالاهای اولیهای چون نفت و طلا با آن معامله شود، یا در دنیای واقعی پولی مثل بانک و ارز فیات در کنار هم قرار گیرند، چند ابزار تکمیلی بسیار کارا برای زندگی روزمره مردم شکل میدهد؛ چه در حوزه پرداخت، چه حوزه وام و چه انواع حوزههای مالی و سرمایهگذاری. وارد شدن رمزارزها به بازارهای مالی و بانکی، روند رو به رشد جهانی است. از سوی دیگر، سیستمهای سنتی دنیا، مثل بانکها، برای اینکه خدمات نوین به کاربران ارائه دهند، مجبورند به سمت دارایی دیجیتال و ابزارهای مرتبط با آن بروند. در آینده، ابزار و نهادهای مالی سنتی مثل بانک و بورس با بازار دارایی دیجیتال پیوند میخورند و ابزار جدیدی را به کاربر ارائه میدهند که در زندگی مالی افراد ایفای نقش میکند. درنتیجه یکی از روندهای اصلی این صنعت در دنیا همافزایی با صنایع مالی است که در ایران نیز باید به سمت آن حرکت کرد. نباید جلوی نوآوریهایی را که با این همافزاییها ممکن میشود، گرفت.»