رسانه رمزارز (ضمیمه هفتهنامه کارنگ) دارای مجوز به شماره ۸۷۷۲۰ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «کارخانه نوآوری رسانه راهکار» است. رسانه رمزارز فعالیت خود را از ۲۸ آذرماه ۱۴۰۰ شروع کرده و اکنون تاثیرگذارترین و اثربخشترین رسانه اکوسیستم بلاکچین، رمزارز و دارایی دیجیتال ایران است.
هفته پیش بالاخره بعد از حدود سه سال حکم دادگاه انقلاب درباره پرونده توکن دریک آمد. دریک از معدود پروندههای حوزه رمزارز در ایران بود که پیش از آنکه به فاجعه بزرگ منجر شود هم متهم پرونده بازداشت شد و هم داراییهای مردم که در دست او بود به توقیف درآمد.
یک روز در سال ۱۴۰۰ پس از تماس و هماهنگی از طریق یکی از دوستانم، به پلیس امنیت اقتصادی مراجعه کردم و گفتم که ۱۲۰ میلیارد تومان پول در حساب بانکی شرکتمان هست که توسط کسی جمع شده که فکر میکنیم کلاهبردار است.
توکن دریک که با سپیدنامهای با سربرگ یک شرکت سهامی عام منتشر شده بود، قرار بود با پشتوانه ۳۵۱ سهم نماد وبرق عرضه شود و قیمت آن که میبایست مبتنی بر پشتوانه حدود چهار میلیون تومان در نظر گرفته میشد، بهیکباره به ۴۴ میلیون تومان رسیده بود. در همان حال، ناشر هم اعلام کرد که در زمانبندی سهام را در وثیقه نگذاشته است.
حدود ۱۷۰۰ نفر این توکن را در پلتفرم شرکت ما خریده بودند و تعداد خیلی بیشتری در پنکیک سوآپ. ناشر توکن بعد از افزایشهای کوچک قیمت بهیکباره قیمت توکن را صد دلار افزایش داد و بهتدریج هرچند روز صد دلار دیگر قیمت بالاتر میرفت. ناگهان تبلیغات عظیمی شروع شده بود مبنی بر اینکه افزایش قیمتها دویست و پانصددلاری و پس از آن هزاردلاری خواهد بود تا قیمت دریک به بیتکوین برسد.
وقتی دستکاری بازار، قیمتسازی، تبلیغات اغواگرانه و غیرواقعی را میبینید یعنی با یک توکن اسکم طرفید و تمامی تعهدات پیشین در قرارداد نقض شده است. بنابراین بعد از دو اخطار ناچار شدم برداشت پول از حسابها را متوقف کنم و موضوع را با پلیس امنیت اقتصادی در میان بگذارم.
این اتفاقها، درنهایت منجر به بازداشت ناشر و توقیف اموالش شد. حالا بعد از سه سال رأی دادگاه انقلاب برای رد مال و پرداخت خسارت به مالباختگان و موارد دیگر صادر شده است.
قصه این پرونده شاید یک کتاب باشد؛ اگر بخواهم آن را مفصل تعریف کنم باید تمام آنچه را راجع به اقتصاد توکن میدانم از نو بررسی کنم، اما در این متن پنج موضوعی را بازگو میکنم که در جریان این پرونده به چشمم آمد و از آنها درس گرفتم.
از گزارش دادن نه بترسید و نه ناامید شوید
اگر بخواهم منصفانه بگویم در ابتدا چندان به پلیس خوشبین نبودم. تجربههای قبلی در معرفی کردن پروژههای کلاهبرداری در کشور و عدم پیگیری مناسب باعث شده بود در ابتدا خیلی امیدی به پیگیری نداشته باشم، ولی بعد از مراجعه به مرکز عملیات ویژه پلیس امنیت اقتصادی و شرح موضوع، آنها با چنان جدیتی به موضوع پرداختند که باورم نمیشد. یک فرایند تحقیق کامل شروع شد.
در اوایل کار و در آن موقع دانش تیم عملیاتی پلیس کاملاً بهروز نبود و لازم بود همکاری زیادی در این زمینه داشته باشیم. البته این همکاری یکی از بهترین تجربههای ارتباطی من با نیروی انتظامی بود. تمام تحقیقات پرونده در کمتر از دو هفته انجام شد و با بعد با دستور دادستان متهمان بازداشت شدند.
این تجربه من است. اگر جایی احساس کردید یک کلاهبرداری در حال وقوع است، حتماً به پلیس گزارش دهید و از این کار خسته و ناامید نشوید. تجربه دریک به من نشان داد که همچنان مأمورانی هستند که با تمام توان و جدیت برای جلوگیری از صدمه به مال مردم تلاش کنند.
بازار کار کارشناسی قوه قضائیه در حوزه رمزارز داغ است
یکی از چالشهای بازپرسان مختلفی که در دادسرای جرائم اقتصادی و همچنین جرائم رایانهای با آنها در ارتباط قرار گرفتم، عدم دسترسی به کارشناسهای متخصص در حوزه رمزارز در قوه قضائیه بود. بسیاری از کارشناسان قوه قضائیه (هم در حوزه مالی و هم در حوزه فناوری اطلاعات) هنوز بهقدر کافی در این زمینه تسلط ندارند و این موضوع بهوضوح حس میشد.
فکر میکنم برای افراد مسلط در حوزه رمزارز فرصت خوبی وجود دارد تا با شرکت در آزمونهای قوه قضائیه به کارشناس امین در این حوزه بدل شوند. تربیت چنین افرادی راه را برای بررسی سادهتر، سریعتر و دقیقتر پروندههای حوزه رمزارز که تعدادشان هم هر روز بیشتر میشود هموار میکند
آموزش تخصصی همچنان حلقه گمشده است
باید اعتراف کنم برای خودم هم عجیب و در عین حال بسیار جالب بود. بازپرس پرونده دریک همزمان با آغاز تحقیقات و بررسی پرونده شروع به مطالعه چند کتاب و جزوه در زمینه رمزارز کرد. من فکر نمیکردم چنین حوصلهای وجود داشته باشد، اما این حوصله بود. چیزی که برای من جالب بود کمبود محتوای تخصصی در زمینه جرمشناسی، امنیت، شیوههای کلاهبرداری و شناسایی در حوزه رمزارز است.
این محتوا اگر نگوییم نیست بسیار کم و پراکنده است. اگر میخواهیم قضات بتوانند در این زمینه احکام بهتری بدهند باید آنها را مجهز به دانش تخصصی این حوزه بکنیم. این امر، به نظر من وظیفه فعالان صنعت رمزارز و یکی از حلقههای گمشده در توسعه آن است.
آماده شنیدن انواع تهدید و دشنام باشید
سوتزنی در هر سطحی و هر موقعیتی دشوار است. در حوزه رمزارز این موضوع پیچیدگیهای خاص خود را دارد. وقتی تلاش کنید که یک پروژه کلاهبرداری را متوقف کنید طبیعتاً کسانی که از آن پروژه نفع میبرند هر نوع تهدید، دشنام و… را نثار شما و احتمالاً خانواده شما میکنند که طبیعتاً خیلی عجیب و بعید نیست.
موضوع عجیب این است که حملات زیادی از طرف کسانی به شما بشود که در معرض کلاهبرداری قرار گرفتهاند! بیشترین فشار در این مدت از طرف کسانی بود که فکر میکردند توکنهایشان که ظرف یک ماه 10برابر شده است به خاطر رفتار ما نابود شده است.
این نصیحت را از من داشته باشید؛ توضیح دادن اینکه این افزایش قیمت توکن واقعی نبوده و آنها ثروتمندی به دست نیاورده بودند و فقط گرفتار یک پروژه کلاهبرداری شده بودند، خیلی سختتر از چیزی است که فکرش را بکنید.
قرارداد مانع از سیل نمیشود
یکی از مهمترین درسهایی که در این سه سال یاد گرفتم درباره قراردادهاست. تنظیم قراردادهای حوزه رمزارز و بهویژه توکنیزیشن، بسیار سخت و پیچیده است. آشنایی ناکافی وکلا نیز به پیچیدگی این موضوع اضافه میکند.
به همین دلیل هم روند طراحی قرارداد وقتگیر و پیچیده بود. در این قراردادها میبایست به نکات زیادی توجه میشد. ناشر توکن میبایست تعهد میداد که به سند معرفی (وایتپیپر) توکن و پشتوانه آن متعهد باشد، تبلیغات ناصحیح و اغواگرانه نکند، ریسکهای خرید توکن را بهصورت شفاف و صادقانه مطرح کند، از دستکاری بازار و قیمتها خودداری کند، گزارشهای حسابرسی ششماهه و گزارشهای دورهای ماهانه ارائه کند و چندین تعهد دیگر.
باید اعتراف کنم که مغرور شده بودم، اما این قرارداد با تمام نکاتی که در آن لحاظ شده بود یک نقطهضعف بزرگ داشت: عدم امکان مهار آن در سیل هجوم کاربران. وقتی با شرکتی قراردادی دارید مدیریت کردن عدم اجرای تعهدات طرف مقابل سخت است، اما وقتی با عدم رعایت تعهدات و نیز هجوم عظیم مردم برای خرید مواجه میشوید مدیریت کردن شرایط بهشدت سختتر میشود.
برای مثال شما برای یک اخطار ساده ممکن است در قراردادتان سه روز فرصت پاسخ در نظر گرفته باشید که اصلاً زمان زیادی نیست، اما اگر این سه روز منجر به فروش ۱۰۰ میلیارد تومان توکن به چند هزار نفر بشود دیگر نمیتوان گفت که زمان کمی است.