رسانه رمزارز (ضمیمه هفتهنامه کارنگ) دارای مجوز به شماره ۸۷۷۲۰ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «کارخانه نوآوری رسانه راهکار» است. رسانه رمزارز فعالیت خود را از ۲۸ آذرماه ۱۴۰۰ شروع کرده و اکنون تاثیرگذارترین و اثربخشترین رسانه اکوسیستم بلاکچین، رمزارز و دارایی دیجیتال ایران است.
افشین آشوری، فعال اقتصاد رمزارز در رویداد ۹ ژانویه در مورد مشکلات ماینینگ در کشور صحبت کرد. او گفت: «ماینینگ و تبادل، دو روی یک سکهاند. اگر ماینینگ نباشد، تبادل هم نیست. در ایران اکنون ماینینگ وجود ندارد، ولی در تمامی کشورهای دیگر، هر روز بهتر از دیروز است. در ایران به دلیل قانون بد، که از بیقانونی بدتر است و به خاطر سیاستهای غلط، ماینینگ شکست خورد و بازیگران بزرگ از ایران خارج شدند. همهچیز داشت خوب پیش میرفت. در سالهای 97 یا 98 یک آییننامه بیرون آمد که فناوری جدیدی که همه از آن واهمه داشتند را تبدیل به صنعت کرد. قبلاً این تصور وجود داشت که استخراج بیتکوین به مثابه سکه ضرب کردن است و فعالان آن حوزه دستگیر میشدند، اما حالا صنعتی شکل میگیرد که حاصل تلاش عدهای زیاد است. آییننامه خوب جلو رفت. تا چندماهه اول آقای روحانی که دستور معلقسازی صنعت استخراج رمزارز را صادر کرد و تمام مشکلات برق کشور را گردن این صنعت انداختند؛ حکایت مشهور «مریض چی خورده؟» است.»
تاریخچه قوانین مربوط به ماینینگ
او با اشاره به اینکه اگر ما طبق برنامه توسعه ششم پیش میرفتیم، میبایست 120هزار مگاوات نیروگاه در کشور شکل میگرفت، توضیح داد: «این کارها انجام نشده بود. تولید برق کشور در حد 55 هزار مگاوات بود، در مقابل مصرف 85 هزار مگاواتی در کشور! حالا یک قربانی میخواستند. قربانی چه کسی بود؟ صنعتگران استخراج رمزارز! این مصوبهای است که در سال گذشته، بنا به دستور رئیسجمهور، به دنبال ساماندهی رمزارزها بود. تاریخ مصوبه مشخص است: «1400/08/22». قبل از آن هم یک مصوبه به تاریخ 1398/05/22 یا شاید هم 1398/05/18 داشتیم.»
علت شکست خوردن صنعت ماینینگ در کشور
آشوری در اینباره عنوان کرد: «چطور شد که ماینینگ نشد؟ مسئله به این قسمت برمیگردد: تعرفه انرژی و مخصوصاً گاز. همۀ بچهها به این اتفاق نظر رسیدند که برقی در ایران وجود ندارد و تصمیم گرفتیم که «نیروگاه خودتأمین» بزنیم، ولی مصوبه اخیر آقای مخبر که یک ماه و نیم پیش اعلام کردند، جلوی کارمان را گرفت. ما چهار سال پیش این را گفتیم که ما صنعتی را میآوریم که برق مورد نیاز خودش را تأمین میکند و در زمان پیک به شما برق رایگان میدهد. البته این حرف را نباید مطرح میکردیم. هدف ما حل مشکل مملکت بود. آنها به خودشان گفتند: «مگر چقدر برایشان دارد که برق رایگان هم به مملکت میدهند؟» صنعتی که میتوانست در تأمین ارز غیر قابل تحریم برای کشور منافع فراوان به دنبال آورد و چشمانداز اشتغال 15000 نفر و ارزآوری یک میلیارد دلاری فعال داشته باشد تا یکجا و طبق آییننامه قبلی خوب پیش میرفت، ولی در جلسهای که در ماه رمضان در بهار 1400 برگزار شد نماینده وزارت نفت گفت: «گاز برای ماست، پولش هم برای ماست و ما تعیین میکنیم که به شما گاز را با چه قیمتی بدهیم» گفتیم: «ما هم مثل صنایع پرمصرف دیگر هستیم. چه فرقی میکند؟» گفتند: «نه! ما سرنوشت شما را رقم میزنیم». 99 درصد از این متن خیلی خوب نوشته شده، ولی یک درصد آخر تمام کار را خراب کرد.»
او در ادامه خاطرنشان کرد: «همه موافق بودیم که طرح «برق خودتأمین نیروگاههای گازی با بازدهی بالا» شکل گیرد و با کمک به پیک مصرف، مشکل انرژی کشور را برطرف سازد. ما هیچ پولی نخواستیم. فقط معادل 2000 مگاوات برق گاز مطالبه کردیم که سهدهم درصد مصرف گاز کل کشور میشود. همین الان بالای 13 درصد از گاز در نیروگاهها اتلاف دارد. اگر ما این 2000 مگاوات را با نیروگاههای خودتأمین جدید به دست میآوردیم، فواید مصرف این گاز از قیمتش بیشتر میشد. اما چرا جلویش را گرفتند؟ علت را پیدا کنید.»
تعرفه گاز؛ عاملی که دستوپای ماینینگ را بست
این فعال اقتصاد رمزارز با اشاره به اینکه ناگهان اعلام کردند که تعرفه گاز باید با قیمت جهانی باشد، عنوان کرد: «الان که هوا کمی سرد شده، قیمت جهانی گاز از دیروز هفت درصد افزایش یافته و به 10سنت رسیده است، ولی به صنعتگران فناور ما به قیمت 25 الی 30 سنت میدهند. چرا اینطور است؟ خودشان باید توضیح دهند. میگویند: «گاز برای ماست، پولش هم برای ماست». این باعث بیچارگی چند هزار سرمایهگذار شده است. این تعرفه گاز غیر قابل باور و ماورای زمینی است. در کل کره زمین چنین تعرفهای وجود ندارد. به یک بندهخدا یک مترمکعب گاز را به قیمت معینی فروختهاند و همان را مبنای قیمت تمام کشور کردهاند. به صنایع دیگر، گاز را به قیمت 50 تومان یا 500 تومان میدهند، ولی به صنعت استخراج رمزارز به قیمت 12000 تومان! این یعنی 120.000ریال! افزایش تعرفه باعث زیرزمینی شدن این صنعت پرتابل شده است. این صنعت قابل حمل است و به راحتی میتواند در جاهای مختلف پنهان شود.»
او در ادامه یادآور شد: «2500 مگاوات برق با دستگاههای قدیمی پنج سال قبل، به صورت زیرزمینی صرف ماینینگ میشود. پول برق را هم نمیدهند و کسی نمیتواند آنها را پیدا کند. هر روز هم بیشتر از قبل میشوند. ما پیشنهاد ایجاد یک شهرک و یک هاب با اشتغال 700 نفر را دادیم و کار در این زمینه را شروع کردیم. کارهای لازم را انجام دادیم؛ زمین خریدیم، تغییر کاربری دادیم و… . نه زمین ملی در اختیارمان گذاشتند و نه منابع طبیعی! بهاصطلاح «امور اراضی»، سراغ مستثنیات رفتیم و حتی «ملکیت» آن را گرفتیم. طرح آوردیم که خودمان نیروگاه بزنیم و یک هاب بسازیم که همه بچهها در آنجا جمع شوند و تمام کشور بدانند که اینجا شهرک ماینینگ است. در منطقه چنین شهرکی وجود ندارد. همهچیز خوب پیش رفت، ولی همین که گفتند «گاز برای ماست» تمام سرمایه ما را به باد دادند.»
شهرک ماینینگی که به سرانجام نرسید
افشین آشوری درباره تلاش برای ساخت شهرک ماینینگ توضیح داد: «85000 تن مصالح به آنجا بردهایم. هیچ کدام از شهرکهای صنعتی چنین زیرسازیای ندارند. تراکم زیرسازی اینجا 100 درصد است. هواپیما هم میتواند روی آن بنشیند؛ مثل زیرسازی فرودگاه است. این تصویری از کارهایی است که ما انجام دادهایم. قرار بود چه چیزی بسازیم؟ برای خودمان نمیساختیم، برای کل اکوسیستم میساختیم. از دولت هم هیچ پول یا وامی نگرفتیم. آخر و عاقبت کار، درست است که ما را ناامید کردید، درست است که ما را زمین زدید، ولی ما زمین میخوریم و بلند میشویم. بعد محل دیگری را ساختیم که 70 میلیارد تومان برای آن هزینه شده؛ آن هم با دلار 27 هزار تومانی که دو و نیم میلیون دلار میشود. بعد که دیدیم نمیگذارند کار کنیم، بنا به گفته رضا که باید برایمان هواپیما بگیرند. یک عده سوار هواپیما شدند و رفتند. «اردبیلی» اولین نفری بود که او را گرفتند، زندانی کردند و گفتند: «بیتکوینهایت را کجا قایم کردهای؟». او الان از کشور خارج شده و با hash-rate خیلی بالا کار میکند. تمام صحبتهای من مستند است. آقای فردوس از شرکت ماموت 12 میلیون دلار سرمایهگذاری کرده بود، ولی دست از توسعه در اینجا برداشت و سرمایهاش را به جای دیگر برد. آیا قانون باید اینطور باشد؟ درست است که میخواهید جوانهای این مملکت را ناامید کنید، ولی ما در مملکت هستیم و میمانیم! ما این مملکت را میسازیم.»