رسانه رمزارز (ضمیمه هفتهنامه کارنگ) دارای مجوز به شماره ۸۷۷۲۰ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «کارخانه نوآوری رسانه راهکار» است. رسانه رمزارز فعالیت خود را از ۲۸ آذرماه ۱۴۰۰ شروع کرده و اکنون تاثیرگذارترین و اثربخشترین رسانه اکوسیستم بلاکچین، رمزارز و دارایی دیجیتال ایران است.
رویداد نهم ژانویه هر سال توسط کارخانه نوآوری رسانه راهکار برگزار میشود. نوزدهم و بیستم دیماه، این رویداد برای سومین سال متوالی به منظور گرد هم آمدن فعالان حوزه رمزارز و بلاکچین کشور برگزار خواهد شد. محمد طهرانی، کارشناس بلاکچین و اقتصاد توکن، یکی از فعالان این حوزه است که به بهانه رویداد نهم ژانویه با او صحبت کردهایم.
رویه کسبوکارها در آینده
محمد طهرانی در مورد این موضوع که کسبوکارها بدون در نظر گرفتن محدودیتها در آینده به چه سمتی حرکت خواهند کرد میگوید: «من کمی به عقبتر برمیگردم. اوایل که فضای بلاکچین در داخل کشور رواج پیدا کرد و ما شروع به آموزش بلاکچین کردیم، ایرادی که به امثال من بسیار وارد بود این بود که خیلی نگاه آنارشیستی داشتیم؛ به این معنا که ما اصلاً نباید زیر بار احراز هویت برویم، kyc یعنی چه، فضا باید ناشناس باشد، حریم خصوصی ما چه میشود، رگولاتور در این موقع چکاره است. من به یاد دارم که در یک پنلی از من سؤال شد که به نظر شما اگر قرار باشد برای این حوزه رگولاتوری وجود داشته باشد، باید بانک مرکزی باشد یا سازمان بورس؟ در آن زمان با آن نگاه آنارشیست و ماکسیمالیستی که داشتم به سؤال اینگونه پاسخ دادم که فکر میکنم در درازمدت هیچکدام از آنها در مقابل فضای غیرمتمرکز دوام نیاورده باشند که بخواهند رگولاتور آن باشند؛ اما به نظر من آخر سر نباید اینقدر فکر کنیم که فضا به سمت غیرمتمرکز حرکت میکند و نه فکر کنیم که فضا کاملاً در دست متمرکزها میماند.»
از دل متمرکزها، غیرمتمرکزها به وجود آمد
او در ادامه عنوان میکند: «در دیالکتیک هگل گفته شده که هر شیء ضد خودش را به وجود میآورد و در تعامل آن شیء با ضد خود، از یک تز و آنتیتز در نهایت به یک سنتز خواهد رسید. در این فضا نیز اگر بخواهیم به صورت فلسفی به آن نگاه کنیم همین اتفاق میافتد. در واقع از دل متمرکزها، غیرمتمرکزها به وجود آمد و در نهایت ما باید به یک مخلوطی از متمرکزها و غیرمتمرکزها برسیم. برای بعضی از کاربردها، غیرمتمرکزها بهتر پاسخگو خواهند بود و برای بعضی از کاربردها ناچاریم که به سراغ غیرمتمرکزها برویم. ما اگر بخواهیم برای مثال توکنهایی در حوزه دارایی اشخاص بزنیم بهخصوص داراییهایی مانند املاک، ناچاریم که به سراغ توکنهای تنظیمپذیر برویم و حتماً باید قانونگذار از آن حمایت کند. غیر از این باشد بعید است که عامه مردم بخواهند در این حوزه سرمایهگذاری داشته باشند. هر چقدر هم که بگوییم غیرمتمرکز است؛ اما در نهایت قرار است آن را به یک دارایی متصل کنیم که قوه قاهره آن را ضبط کند؛ پس باید از آن فضای آنارشیستی دور شویم و به سمت فضای تنظیمپذیر برویم.»
کاربرد توکنهای تنظیمپذیر
این کارشناس بلاکچین با اشاره به اینکه من نمیگویم بانک مرکزی خوب شده است، حرف من این است که ما نباید از هیچکدام از این طرفین طیف، زیادهروی و اغراق داشته باشیم، توضیح میدهد: «در بعضی از طیفها و کاربردها ناچاریم به سمت فضای تنظیمپذیر برویم و در بعضی از حوزهها هم ناچار به رفتن به سمت فضای غیرتنظیمپذیر هستیم. برای مثال، اگر ما بخواهیم در فضای تسویه بینالملل فعالیت داشته باشیم، در روابط بینالملل واقعاً قوت الزامآور قطعی در دنیای قانون را نداریم. چه کسی میتواند یک کشور را ملزم کند، واقعاً تعهدات بینالمللی چقدر میتواند محکم باشد؟ در آن فضا فقط چیز غیرمتمرکزی مانند بیتکوین میتواند جوابگو باشد و از پس اعمال قدرت کشور برآید. اما در فضایی در داخل کشور که خواهان کار کردن با قوانین و قلمروی هستید، برای مثال توکنایز کردن سهام شرکتها در پایان باید یک پشتوانه قانونی داشته باشد که یا بخواهد از قوانین موجود تبعیت کند یا به اصطلاح به سمت قانون ماده دهی (10) برود یا اینکه قانون جدیدی برای آن نوشته شود؛ بنابراین در حوزه توکنهای تنظیمپذیر، کاربردهایی وجود دارد که توکنهای غیرمتمرکز مطلق نمیتواند جای آن را بگیرد و از آن طرف نیز کاربردهایی وجود دارد که تنظیمپذیرها در آن جایی نخواهند داشت.»
بالغ شدن یا نشدن اکوسیستم بلاکچین
محمد طهرانی در مورد تغییرات مربوط به اکوسیستم بلاکچین میگوید: «به نظر من مردم همچنان با مفاهیم فناوری بلاکچین بیگانه هستند. آدمهای زیادی را در اطراف خود میبینم که همچنان بلاکچین را درست تلفظ نمیکنند. به یاد دارم با یکی از دوستانم که ماینر بود صحبتی داشتم، هیچچیزی راجع به فناوری بلاکچین نشنیده بود. در واقع از کسی که کار ماینینگ را انجام میدهد، انتظار میرود که حداقل در حد اطلاعات عمومی از بلاکچین شنیده باشد؛ بنابراین، همچنان در حوزه آموزش و فرهنگسازی راه طولانی در پیش داریم. از طرف دیگر هم شاید نباید خیلی هم توقعی داشت که حتماً اگر کسی قرار است کاربردها را استفاده کند، فناوری پشت آن را بداند. همه ما هر روز در حال استفاده از فناوری ssl هستیم؛ اما چند نفر هستند که بدانند در پشت، یک ssl وجود دارد که کار رمزنگاری را انجام میدهد. در واقع ما کاربردها را لازم داریم، لزومی ندارد که اگر قرار است کاربردی داشته باشد حتماً همه آن فناوریای که در پشت آن اتفاق میافتد را بدانند؛ اما لازم است که ویژگی آن کاربرد را بدانند. برای مثال، اگر من در حال استفاده از ssl هستم، میدانم که نقلوانتقال رمز و دادههای من در یک کانال امن در حال انجامشدن است. در این فضا هم متوجه میشوم که در بستر بلاکچین، کارهایی که انجام میدهم شفاف و قابل پیگیری است.»
او در ادامه با اشاره به اینکه این مسائل به ویژگیهای آن فضا برمیگردد، توضیح داد: «برای مثال کسی که در اینستاگرام و کسی که در توییتر فعالیت میکند، درست است که هر دوی آن شبکه اجتماعی است، اما ژن این افراد با یکدیگر متفاوت است. در واقع دو کار را شاید بتوان در فضای متمرکز یا در فضای غیرمتمرکز انجام داد؛ اما جنس رفتار آدمها در این فضا متفاوت خواهد بود. در فضای متمرکز یکسری تقلبهایی میشود انجام داد که در فضای غیرمتمرکز نمیشود. به همین دلیل اگر کسی در حال واردشدن به فضای کسبوکار غیرمتمرکز است، چه بهعنوان کاربر و چه بهعنوان کسی که هدایتکننده کسبوکاری است، خیلی از مسائل را باید بیشتر رعایت کند و از همان ابتدا باید کار درست را انجام دهد.»
شفافیت فضای غیرمتمرکز
این کارشناس بلاکچین با اشاره به اینکه فضای غیرمتمرکز، فضای نظارتپذیری و شفافیت است و هیچ نظارتی بالاتر از نظارت مردم و رسانه نیست، درصورتیکه رگولاتور نمیتواند چنین عملکردی داشته باشد، عنوان میکند: «ممکن است خیلی از خلافها و رفتارهای مجرمانه در کوچههای خلوت و تاریک انجام شود؛ اما کسی در میدان آزادی خلافی انجام نمیدهد؛ زیرا همه نظارهگر هستند. کسبوکار داشتن در فضای غیرمتمرکز و در فضای بلاکچین مانند فعالیتکردن در میدان آزادی است. در واقع جلوی چشم همه است و اگر کسی در آن فضا فعالیت میکند باید حواس خود را جمع کند و بداند که همه در حال تماشای او هستند. حالا آن کسی که آن فعالیت را انجام میدهد ممکن است دولت باشد یا یک کسبوکار کوچک. حتی اگر دولت هم در حال آمدن روی فضای غیرمتمرکز باشد درست است که خودش قانونگذار است؛ اما در فضا نظارت عمومی وجود دارد. خیلی از اقداماتی که دولت در حال انجام دادن آن است، اگر در بستر بلاکچین انجام شود به نظر من بر همراهسازی اجتماعی میتواند تأثیرگذار باشد. برای مثال اگر دولت در حال انجام یک تأمین مالی باشد و آن را روی بستر بلاکچینی انجام دهد به شفافیت آن کمک میکند و همچنین کمک میکند که برای آن نهاد دولتی آورده اجتماعی داشته باشد و از طرف دیگر از شائبههایی که ممکن است پیش بیاید، جلوگیری میکند.»
او در ادامه توضیح میدهد: «به نظر من این موضوع برای کسانی که میخواهند کار درستی را انجام دهند و نمیخواهند زیرورو بکشند، ظرفیت بسیار بالایی است. چهبهتر که این افراد بیایند و در فضای شفافی فعالیت داشته باشند. اما فکر میکنم در آینده نزدیک شاهد این باشیم که خیلی از کاربردهایی که جنبه تنظیمشده دارد، چه در سطح جهانی و چه در سطح ایران بر شبکههای بلاکچینی گسترش بیشتری پیدا کند. اتفاقی که برای بایننس افتاد نشان میدهد این صرافی که بهعنوان بزرگترین فعال بینالمللی در این زمینه است، به سمت رگوله کردن خود میرود و در حال علنی کردن همکاری خود با رگولاتور است.»
محمد طهرانی در مورد پیش رفتن جهان به سمت رگولاتوری حوزه بلاکچین و رمزارزها اظهار میکند: «قاعدتاً اگر این اتفاق بیفتد شاید دور از ذهن نباشد که ما شاهد اتصال بین بورسیها و صرافیهای بزرگ باشیم. شاید شاهد این باشیم که موتورهای تبادل توکن یا تبادل چند سهام مختلف در سطح جهان به وجود بیاید و بهصورت کلی فعالیتهای رگوله شدن در این فضا شکل بگیرد. احتمالاً ایتیافها بیشتر در منظر دید مردم قرار بگیرد. در فضای داخلی هم فکر میکنم در آینده نزدیک شاید در افق یک یا یک سال و نیم شاهد این موضوع باشیم که رگولاتور از توکنهای در حوزه سهام، املاک و پولهای بینالمللی حمایت کند و در دسترس مردم قرار گیرد. شاید مردم ندانند که این کار از طریق بلاکچین انجام میشود؛ اما رگولاتور از بستر بلاکچین و از این شفافیت استفاده کند.»
نقش حضانت در اکوسیستم رمزارزها
محمد طهرانی در مورد موضوعاتی که نیاز است در حوزه رمزارزها مورد توجه قرار گیرد، عنوان میکند: «من جای چند چیز را در اکوسیستم خالی میبینم و نمیدانم که در نهایت چه کسانی مسئولیت آن را قبول خواهند کرد. یکی از بزرگترین مسائلی که جای آن را خالی میبینم یک نهاد امین و کاستودی است. به نحوی باید نقش حضانت در فضای اکوسیستم ایفا شود. نمیدانم از سمت حاکمیت این نقش ایفا خواهد شد یا از سمت یک مجمعی از فعالان اکوسیستم که به وجود بیاید، این نقش ایجاد خواهد شد. فکر میکنم این موضوع یکی از مسائلی است که جای خالی آن در اکوسیستم به چشم میخورد و فعالان صنعت بلاکچین باید کمکم به فکر آن باشند یا خودشان یک مجمعی راه بیندازند یا اینکه صبر کنند دولت برایشان یک کاری انجام دهد.»
او با اشاره به اینکه ما در مورد کاربردهای بلاکچین بسیار صحبت کردیم، اظهار میکند: «اما بلاکچین در زندگی مردم وارد نشده است. فکر میکنم ابزارهایی که بلاکچین را وارد زندگی مردم کند بسیار کمککننده خواهد بود؛ بهخصوص در حال حاضر با ظرفیتی که دارد، CBDC شکل خواهد گرفت. در این میان یکسری زنجیرهها خالی است، برای مثال من ظرفیتی در اختیار داشته باشم تا پلهایی شکل بگیرد که بتواند داراییهای دیجیتال من را در لحظه به CBDC تبدیل کند و از آن طریق تراکنش انجام دهد؛ بنابراین جای این موضوع در اکوسیستم خالی است. بانک مرکزی نیز در همایش اخیر نشان داد که همت بسیار زیادی بر این گذاشته که CBDC را در این اکوسیستم جا بیندازد. به نظر من وجود این ابزارها که بین رمرازها و CBDC پلی ایجاد کند، خالی است و همچنین برعکس آن، بتوانیم CBDC را هم وارد رمزارزها کنیم.»
ابزارهای سرمایهگذاری کمریسک
محمد طهرانی در مورد ابزارهای سرمایهگذاری کمریسک عنوان میکند: «اگر ظرفیتهایی به وجود آید که برای مثال ما CBDC را روی شبکهها ایجاد کنیم، میتواند ظرفیت بسیار فوقالعادهای را برای جذب منابع خارجی و تبادلات بینالمللی ایرانیها به وجود بیاورد. بهعلاوه، من ترند خیلی جدی و پررنگی به سمت بهوجودآمدن ابزارهای سرمایهگذاری کمریسک برای مردم میبینم، ابزارهایی مانند توکنهای املاک و توکنهای کالایی، بهخصوص اگر ظرفیت آن باشد که طلا نیز توکنسازی شود، اینها ابزارهایی است که با وجود حساسیتهایی که در مورد آن وجود دارد، در واقع جامعه نیاز به ابزار سرمایهگذاری دارد. ما ابزار میکروفایننس را در دست مردم بسیار کم داریم، برای مثال کسی که با صد میلیون تومان قصد سرمایهگذاری را دارد با آن مبلغ هیچ کاری نمیتواند انجام دهد جز اینکه دلار بخرد. فضای بورس هم طوری نیست که مردم دل خوشی از آن داشته باشند. در گذشته با صد میلیون تومان میتوانستند مسکن خریداری کنند؛ اما در حال حاضر حد آستانه برای ورود به فضای سرمایهگذاری مسکن، به نظر من بالاتر از یک یا دو میلیارد تومان است، به همین دلیل مردم بهشدت نیاز به ابزارهای سرمایهگذاری در ابعاد کوچکتر را دارند و توکنسازی کردن املاک و کالاها، ظرفیت بسیار خوبی در اختیار مردم خواهد گذاشت و اکوسیستم را نیز بهشدت بزرگتر میکند.»
این کارشناس بلاکچین در ادامه میگوید: «ایرانیها به صورت سنتی سالهاست که روی املاک و طلا سرمایهگذاری کرده و سود دریافت کردهاند. در این میان کسی نیست که روی ملک یا طلا سرمایهگذاری کرده و ضرر کرده باشد؛ به همین دلیل همه با نگاه مثبت وارد این حوزه میشوند. از طرف دیگر هم این ظرفیت به وجود میآید که اگر من به این حوزه ورود کردم میتوانم زنجیره تأمینم را در این حوزه استوار کنم. املاک یکی از موتورهای مولد اقتصاد کشور است و در این حوزه گردش مالی زیادی اتفاق میافتد. همچنین صنایع مختلفی مانند صنایع فولاد، سیمان و… را مشاهده میکنیم که به این حوزه وابستهاند. در همین راستا فکر میکنم با به گردش درآوردن زنجیره این فضا میشود سرمایههای مردمی را هم به این حوزه جذب کرد. از طرف دیگر ما با کمبود مسکن نیز روبهرو هستیم و با توجه به نیازی که دولت اعلام کرده و مسئله جدی که در تأمین واحدهای مسکونی وجود دارد، فکر میکنم هم به نفع دولت و هم به نفع مردم است و همچنین برای اکوسیستم ما یک فرصت است.
محمد طهرانی در پایان خاطرنشان میکند: «در این بازار بزرگ که جایی برای همه فعالان هست، همه میتوانند نقشی را ایفا کنند. امیدوارم که دولت و رگولاتور این فرصت را غنیمت بشمارند و خودشان ورود کنند، فضا را باز کنند و اجازه دهند که بقیه نیز در کنار دولت حضور داشته باشند.»