رسانه رمزارز (ضمیمه هفتهنامه کارنگ) دارای مجوز به شماره ۸۷۷۲۰ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «کارخانه نوآوری رسانه راهکار» است. رسانه رمزارز فعالیت خود را از ۲۸ آذرماه ۱۴۰۰ شروع کرده و اکنون تاثیرگذارترین و اثربخشترین رسانه اکوسیستم بلاکچین، رمزارز و دارایی دیجیتال ایران است.
در دومین روز همایش بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت، نشست تخصصی «دیفای و زیستبوم بانکداری» برگزار شد که رضا قربانی، فرهاد اینالوئی، حسین یعقوبی، عباس آشتیانی و مهدی قائمی اصل در این زمینه سخنرانی کردند.
فرهاد اینالویی، رئیس هیئتمدیره شرکت جهان ارقام پارس و دبیر این نشست در این پنل مطرح کرد: «یکی از موضوعات مهم، دسترسی محدود در سیستم متمرکز است. در این زمینه دیفای و پلتفرمهای دیفای چه راهکارهایی دارند و چگونه این دسترسی محدود را به فرصتهای برابری برای همه افراد تبدیل میکنند؟»
عباس آشتیانی، مدیرعامل انجمن بلاکچین ایران در این خصوص گفت: «عنوان پنل «دیفای و زیستبوم بانکداری» برای من بسیار جالب بود زیرا به نحوی متضاد یکدیگر هستند. ما جمع داده و متناقضات را در چند مدت اخیر زیاد دیدهایم و به لطف خدا در سند رونماییشده توسط آقای محرمیان آن تناقض معروف به محدودسازی در کنار شفافیت نبود و به تنظیمگیری تغییر پیدا کرده بود.»
او در ادامه توضیح داد: «برای من جالب بود که دیفای و زیستبوم بانکداری چرا باید در کنار هم قرار بگیرند، زیرا اساساً فایننس و خدماتی که از آن انتظار داریم خدمات اصلی مانند سپردهگذاری، وامدهی و تسهیلات، تأمین مالی، پرداخت و جابهجایی مالی است که معمولاً بانک بهعنوان یک نهاد مرکزی به ما ارائه میدهد و این خدمات را تحت عنوان فایننس دریافت میکنیم. فایننس غیرمتمرکز به این معناست که همان خدمات را بدون اینکه نهادی وجود داشته باشد، دریافت کنیم؛ به این معنا که حتی بدون حضور شما در بانک، همان خدمات را میتوانید دریافت کنید. پس آن چیزی که به ذهن من رسید این است که ما بیاییم از ویژگیها و مزیتهای این قضیه استفاده کنیم.»
دسترسی محدود به منابع
مدیرعامل انجمن بلاکچین ایران درباره دسترسی محدود به منابع توضیح داد: «از آنجا که بلاکچین دارای شفافیت است، شاید برای اولین بار قائل بودن به بازار در تئوریهای اقتصاد و مکاتب اقتصاد سنتی را مکانیزه کرده است. قبلاً در بهترین حالت بررسی میکردند که بازار پول در حالت جاذبه، دافعه، تورم یا غیره است و بعد بر اساس آن تصمیم میگرفتند و تنظیماتی برای آن انجام میشد، اما در حالت دیفای این موضوع به صورت آنی درآمده و این یکی از نکات بسیار مهمی است که سیاست پولی و مالی و تنظیمگری دیگر نیاز به رگولاتور ندارد و خود بازار به بازار قائم بوده و به عرضه و تقاضا قائل است و هر موضوعی را خودش میتواند حل کند.»
فواید دیفای
عباس آشتیانی با اشاره به اینکه اولین درسی که دیفای میدهد این است که این اقتصاد خیلی دستوری نیست، اظهار کرد: «این نکته بسیار مهمی است که باید از آن درس بگیریم. نکته بعدی این است که شفافیت منابع در تمام پروسههای مختلفی که فایننس را از آن انتظار داریم مانند وامدهی و تأمین مالی، نقدینگی، پرداخت و نقل و انتقالات وجود دارد و این هم یکی از نعمتهایی است که این حوزه به وجود میآورد. بانک در اینجا دوباره میتواند درس بگیرد، زیرا به نظر من دیفای هیچ ربطی به سیفای ندارد. اما درسهایی که میتواند به ما بدهد این است که بانک زمانی که دیفای را به کار میگیرد، تأثیر آن را در شفافسازی منابع، پروسه تصمیمگیری و کمک به بانکهای مختلف برای تصمیمگیری هیئتمدیره مشاهده میکند.»
او درباره لزوم استفاده بانکها از فینتکها گفت: «یکی دیگر از الگوهایی که بانکها باید یاد بگیرند این است که بانکها دیگر این ادبیات بررسی کردن فینتک و… را فراموش و فینتکها را دنبال کنند. فینتکها توزیعشده نهادهای متمرکز مالی هستند. این دیفایهای توزیعشده یکی دیگر از الگوهایی است که میشود از دیفای یاد گرفت و فینتک پرچمدار این قضیه است؛ فارغ از اینکه از ابزار بلاکچین استفاده میکند یا خیر. یکی از زیباترین نوآوریهایی که اخیراً شاهد آن بودهایم، این بود که از داراییهایی رمزنگاریشده بهعنوان وثیقه استفاده شد. فلسفه توزیعپذیر کردن نهادهای متمرکز حوزه فایننس سومین درسی است که میشود از دیفای و پروتکلهای دیفای گرفت.»
عدم شفافیت در سیستم مالی متمرکز
فرهاد اینالوئی، دبیر این نشست، سؤال بعدی خود را به این صورت طرح کرد: «یکی دیگر از مسائلی که در سیستم مالی متمرکز (بانکها) وجود دارد بحث عدم شفافیت است. چگونه دیفای این عدم شفافیت را حل میکند و راهکارهای آن چیست؟»
حسین یعقوبی، مدیر واحد بلاکچین شرکت خدمات انفورماتیک ضمن موافقت با صحبتهای عباس آشتیانی سخنان خود را شروع کرد: «در محورهای میزگرد به زمینههای ورود دیفای به صنعت بانکی اشاره شده است. من این دو موضوع را خیلی قابل جمع نمیبینم و به میزان قابل توجهی از یکدیگر افتراق دارند. در واقع ما دیفای را میتوانیم بانکداری بدون بانک تعریف کنیم، مخصوصاً اگر از منظر کاربر نهایی نگاه کنیم. من بهعنوان یک کاربر نهایی نیاز به یک خدمات بانکی دارم نه به بانک؛ حال اگر یک فینتکی میتواند در زیرساخت بلاکچین انواع خدمات پرداخت، تسهیلات، وثیقهگذاری و… را برای من فراهم کند، دیگر نیازی ندارم که به بانک مراجعه کنم. این موضوع به این معنا نیست که وثیقه بانکی خوب است یا خیر.» برای اینکه حرف خود را بازتر کنم میخواهم یک مروری داشته باشم بر تغییراتی که فناوری در صنعت بانکی داشته است.
تحول در صنعت بانکی
حسین یعقوبی در ادامه در مورد تحول صنعت بانکی و تغییراتی که فناوری برای آن ایجاد کرده میگوید: «ما در 10 یا 15 سال پیش زمانی که از بانکداری و آینده فناوری در آن صحبت میکردیم به بانکداری بدون شعبه اشاره میکردیم و شعبه به عنوان مهمترین جلوه بانکداری سنتی بود که ظهور اینترنت آن را کاملاً متحول کرد. در ادامه بحث open banking مطرح شد؛ به این معنا که فینتکهایی بودند که میتوانستند از بانک سرویسی را دریافت کنند و خدمات مالی را به کاربر نهایی ارائه دهند. در اینجا بانکداری بدون امکانات مطرح شد؛ یعنی دغدغه بانک، مدیریت کنترل نبود. آن خدمات مالی در بانکداری باز کماکان به یک بانک وابسته بودند و بر core banking سوار میشدند. لایه اعتمادساز خدمات open banking کماکان یک بانک است؛ یعنی یک نقطه مهم متمرکز.»
مدیر واحد بلاکچین شرکت خدمات انفورماتیک در ادامه توضیح داد: «اتفاقی که در حال افتادن است و انقلابی که بلاکچین در حوزه مالی ایحاد میکند این است که آن لایه اعتمادساز را دچار تحول میکند و میگوید که من دیگر نیازی به core banking ندارم. core banking تضمین میکرد که من مانده حسابها را نگه میدارم و تراکنشها را ذخیره میکنم؛ بنابراین طرفین معامله به من اعتماد کنند. اکنون یک فناوری به وجود آمده است که میگوید دیگر به آن فناوری متمرکز نیازی نیست؛ بنابراین میتوانیم به دیفای، بانکداری بدون بانک بگوییم و واقعیت این است که به نظر من بانکها مشکلات مطرحشده توسط آقای قربانی ازجمله ناکارآمدی، عدم شفافیت و… را نمیتوانند اتخاذ کنند و به سمت دیفای حرکت کنند تا این موضوعات حل شود.»
فراهم کردن شفافیت توسط دیفای
یعقوبی درباره شفافیتی که دیفای فراهم میکند گفت: «اما درباره عدم شفافیت باید بگویم که دیفای شفافیت را از دو منظر فراهم میکند؛ یکی از منظر همان فرآیند و اطلاعات مالی است که پیش از این برای مشتریان بانکها پنهان بوده است. اگر این موضوع را از جانب دیفای بررسی کنیم چون خدمات در قالب یک قرارداد هوشمند که قابل رصد و ترید است روی اکسپلورهای بلاکچینی و همچنین خود قراردادهای هوشمندی اینسورس است، به راحتی قابل صحتسنجی است. از منظر دوم شفافیت که در بحث دیفای اهمیت زیادی دارد، بحث تنظیمگری و حکمرانی است.»
او اضافه کرد: «به نظر من، غیرمتمرکزسازی حکمرانی و فراهم کردن تنظیمگری جمعی به شفافیت کمک میکند و کاملاً دنیای متفاوتی است؛ بنابراین ما با طیفی طرف هستیم که این سر طیف دیفای است که همهچیز در آن متمرکز است و در آن سر طیف خلق پولمان غیرمتمرکز است. بانکها شاید بخواهند خودشان را در این طیف جانمایی و به نوعی بخشی از خدمات یا بخشی از آن زنجیره را غیرمتمرکز کنند؛ در حالی که خودشان خدمات متمرکز دارند.»
عدم کارایی در سیستمهای متمرکز
در ادامه، فرهاد اینالوئی درباره بحث عدم کارایی در سیستمهای متمرکز و راهکار دیفای برای آن بهخصوص در بحثهای وامدهی از مهدی قائمی اصل، رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی سؤال کرد.
مهدی قائمی اصل در پاسخ به این پرسش گفت: «ناکارآمدی یک مجموعه عملاً زاییده وجود رقابت است. در حقیقت زیرساختی که با وجود پلتفرمهای فینتک و دیفای میتوانیم در بازار و صنعت مالی ببینیم این است که یک رقیب قدرتمند وارد بازاری شده که سالها با نرخهای مشخص در تعاملات بازار و خدمات حضور پیدا میکرد که اکنون برای نقلوانتقالهای مالی با یک رقیب بزرگ مواجه شد و این موضوع باعث شد ما را به سمت یک فضای رقابتی ببرد که به جای اینکه بازارهای بزرگ را بپذیریم، بازارهای رقابتی را شکل دهیم. به نظر من صنعت مالی (صرفاً بانک منظورم نیست) چنین استراتژیای در مورد دیفای در پیش گرفته و تیرهایی را که به صورت تهدید به سمتش پرتاب میشود میپذیرد و همانها را به ابزار قدرتمندی برای مقابله تبدیل میکند.»
او ادامه داد: «ناکارایی را بهویژه در خصوص تزریق اعتبارات در سیستم بانکی ما در فاکتوری مانند تسهیلات تکلیفی که وجود دارد میبینیم. ابزارهای نوین خیلی راحت به ما کمک میکنند که رصد حضور اعتبار در بخش مشخصی در صنعت و real market را بتوانیم ببینیم. شاید دو مورد از کریپتوهایی که من بهشخصه همیشه به آنها علاقه ویژه دارم، هم به لحاظ فنی و هم به لحاظ بازاری به نظرم جایگاه خوبی هم دارا هستند ریپل و استلار است که هر دو از یک فاندیشن شکل گرفتهاند و هر دو توانستند در بازار جایگاه خوبی به دست آورند. این دو مورد مثالهایی از رویکرد حرکت سیستم بانکی و مفاهیم یا ابزارهای دیفای است که میتوانم به آن اشاره کنم و بانکهایی که در حال حاضر از این پلتفرمها استفاده میکنند، توانستهاند جزو بهترین بانکها باشند و در اکوسیستمهای مالی، رتبهها و مارکتکپهای خیلی عالی را کسب کنند؛ بنابراین به نظر من حضور سیفای و فینتک طبیعتاً برای سیستم بانکی که در حال اجرا هستند به فرصت تبدیل شده است.»