رسانه رمزارز (ضمیمه هفتهنامه کارنگ) دارای مجوز به شماره ۸۷۷۲۰ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «کارخانه نوآوری رسانه راهکار» است. رسانه رمزارز فعالیت خود را از ۲۸ آذرماه ۱۴۰۰ شروع کرده و اکنون تاثیرگذارترین و اثربخشترین رسانه اکوسیستم بلاکچین، رمزارز و دارایی دیجیتال ایران است.
لندتک حوزه جدیدی است که دریافت وام و اعتبار با پلتفرمها را بدون مراجعه به بانکها امکانپذیر میکند و بهتازگی نیز طرفداران زیادی پیدا کرده است. رویداد لندتک که به همت کارخانه نوآوری رسانه راهکار ۱۷ و ۱۸ مردادماه برگزار خواهد شد در تلاش است فعالان این حوزه و همچنین علاقهمندان به این مفهوم را گرد هم جمع کند و اطلاعات این حوزه را افزایش دهد.
یکی از موضوعات مورد بحث درباره لندتک این است که آیا میتوان از بلاکچین برای توسعه آن استفاده کرد یا خیر و در چه مواردی این دو اکوسیستم میتوانند همکاری کنند. سهراب ثامنی، مدیرعامل زربان در ادامه درباره این موضوع صحبت میکند.
موضوعاتی که در رویداد بهتر است بیان شود
ثامنی در ابتدا، در پاسخ به این سؤال که در رویداد لندتک دوست دارید چه مطالبی مطرح شود گفت :«در رویداد لندتک بسیار علاقهمندم که درباره پنج موضوع بشنوم و بیشتر یاد بگیرم. اولی راهکارهایی است که لندتکها با قوانین موجود ایجاد میکنند. میدانیم که حوزه و روش فعالیت بسیاری از لندتکها تطابق دقیقی با قوانین موجود ندارد و به همین دلیل سعی میکنند با روشهایی این پذیرش را ایجاد کنند. یک روش کلاسیک این است که به شبیهسازی BMPL برای سرویسهای خود و در مراحل پیشرفتهتر لندتکها روشهای دیگری دارند که من دوست دارم درباره آنها در رویداد لندتک اطلاعات بگیریم.»
او در ادامه دومین موضوع مورد علاقه خود را معرفی کرد و گفت: «موضوع دومی که خیلی مشتاقم راجعبه آن بشنوم، جواب این سؤال است که کسبوکارهای حوزه لندتک و فینتک پیشنهادهای خود را برای ارتقای قوانین از چه راهی به گوش رگولاتورها میرسانند. دوست دارم بدانم چه راهی پیش روی ماست که بتوانیم از آن برای ارتقای قوانین استفاده کنیم، زیرا بسیاری از قوانین و دستورالعملهای اعمالشده، نیازمند بهروزرسانی هستند.»
مدیرعامل زربان افزود: «موضوع بعدی روش حل مشکل بازار بهره در ایران است که به دلیل مسائل شرعی، مسئله «مانیمارکت» هنوز در ایران حل نشده و چیزی که در دنیا پیاده شده فعلاً در ایران امکان پیادهسازی ندارد. همچنین دوست دارم بدانم که جامعه درباره روشهای حل این مسئله، چه فکری دارد. مثلاً بانک رسالت روشی برای حل این مشکل اتخاذ کرده که میگوید هرکس سپردهای بگذارد، متناسب با آن امتیاز دریافت میکند که یک روش غیرربوی برای ایجاد مانیمارکت است. به هر حال نبود مانیمارکت و کشف نشدن نرخ بهره آزاد باعث چندنرخی شدن آن شده؛ مانند زمانی که نرخ ارز بیان نمیشود و هر معامله با یک نرخ انجام میشود.»
او ادامه داد: «موضوع چهارمی که دوست دارم در رویداد بیان شود که برخلاف سه موضوع قبلی احتمال میدهم بیشتر درباره آن صحبت شود، این است که فعالان حوزه چه بازارهای نوظهوری غیر از مدل کلاسیک BMPL کاربرمحور مانند دیجیکالا و شبیهسازی آن مانند لندو را برای آینده لندتک متصور هستند. چون همانطور که میدانید، بزرگترین بانک چین در حوزه میکرولندینگ کار میکند و ظاهراً بازار جذابی برای ما به نظر میرسد. البته نمیدانم در ایران آمادگی داریم یا خیر.» ثامنی با اشاره به آخرین موضوع بیان کرد: «موضوع پنجم که مسئلهای بسیار مهم در اکوسیستم است، راهحلهای مشکل نرخ بسیار بالای وامها در اکوسیستم لندتک است و البته هزینه حل مسئله آن نیز برایشان زیاد بوده است. بین پنج موضوعی که اعلام کردم، امیدوارم درباره موضوع چهارم حتماً بحث شود، اما اگر شخصی بخواهم بگویم، مسئله سوم که بحث نبود مانیمارکت است به نظرم اهمیت بیشتری دارد و دوست دارم حتماً مطرح شود. گرچه فکر نمیکنم کسی درباره آن بحث کند.»
نقاط اتصال لندتک و بلاکچین
از مدیرعامل زربان پرسیدیم به نظر او نقطه اتصال اکوسیستم لندتک و رمزارز کجاست و ثامنی در پاسخ چهار اتصال اصلی را معرفی کرد.
او گفت: «اکنون در ایران و البته سایر کشورها، اکوسیستم رمزارز و بلاکچین ارتباط مستقیم و مستحکمی با اکوسیستم لندتک ندارد، اما این ارتباط در حال تقویت است و در آینده مستحکمتر خواهد شد؛ زیرا بخش بزرگی از دنیای بلاکچین را دیفای تشکیل میدهد و بیش از 70 درصد از سرویسهای دیفای، مبتنی بر سرویسهای وامدهی است.»
مدیرعامل زربان درباره اولین اتصال گفت: «این نقطه اتصال بین این دو اکوسیستم در چهار مبحث انجام میشود. در مرحله اول بلاکچین میتواند بهعنوان یک Service Provider، بهصورت B2B برای لندتکها عمل کند و در لایه زیرساختی امنیت لندتکها را Trustless تأمین کند. این سرویس اصلی بلاکچین است که محدود به رمزارز نیست، بلکه میتواند سرویسهای بیشتر با ویژگیهای جذابتر را به لندتکها و سایر اکوسیستمهای مالی ارائه کند. یکی از این سرویسها CDPها یا Collateralized Debt Positionها هستند که بلاکچین با استفاده از آنها میتواند با امنیت بالا و شفاف وضعیت بدهی و وثیقه را برای کسبوکارها ثبت کند. به این صورت که یک صورتوضعیت مالی روی بلاکچین هست که روی آن داده بسیار کوچکی نوشته شده که مثلاً هر آدرس یا حساب کاربری چقدر و از چه جنسی وثیقه و بدهی دارد. این سرویس یکی از مهمترین خدمات بلاکچین است که میتواند نقطه اتصال آن با لندتک باشد. لندتکها میتوانند وابسته به رفتار کاربران خود موجودی وامها را در بلاکچین ثبت کنند که مدیریت صورتوضعیت آنها بسیار راحتتر باشد.»
او ادامه داد: «سرویسهای دیگری نیز مانند Goldfinch داریم که میتواند وام بدون بهره را در یک مکانیسم شفاف ارائه دهد. بعدی MAYPEL است که یک پلتفرم میانی است و امکان وامدهی افراد به مؤسسات بزرگ را میدهد. در آینده مثالهای بیشتری از این سرویسها وجود خواهد داشت. همانطور که دیدیم یکی از بزرگترین شرکتهای حسابرسی به نام دیلویت یک قرارداد همکاری با بلاکچین اوالانچ امضا کرده و دنبال آن هستند که شفافیت حسابرسیهای خود را بالا ببرند.»
ثامنی با اشاره به بازارهای نوظهور اتصال بعدی را معرفی کرد و گفت: «نقطه اتصال بعدی، دسترسی لندتک به بازارهای نوظهور با استفاده از بلاکچین است. لندتکها اکنون خیلی امکان ارائه سرویسی مانند اهرم کردن دارایی بدون ریسک اضافه با قابلیت اعتبارسنجی را ندارند یا جذب سپردههای خرد و ارائه نرخ بهره رقابتی حتی در سپردههای خرد. علاوهبر این ارائه سرویس وامهای بدون مدت و بدون تقسیط که پیادهکردن آن در لندتک ریسک بسیار بالایی دارد، اما اگر اعتبارسنجیها در لایه بلاکچین انجام شود امکان ارائه این سرویس محتملتر خواهد بود.»
او در ادامه بیان کرد: «اتصال بعدی بلاکچین و لندتک توسعه کاربردپذیری اپلیکیشنهای دیفای بهوسیله Integration است که لندتکها انجام میدهند. یکی از مسائل دنیای دیفای این است که هنوز سادهسازی حساب کاربری درونش اتفاق نیفتاده و فعالیت فقط برای کاربرهای بسیار حرفهای و بزرگ امکانپذیر است، اما اگر لندتکها در نقش یک کاربر بزرگ وارد دنیای دیفای شوند بهوسیله Integration که فراهم میکنند امکان اتصال کاربران خرد به دیفای را فراهم میکنند و تبدیل به یک واسطه بین دیفای و کاربران خرد میشوند.» ثامنی در پایان صحبتهایش گفت: «نقطه بعدی اتصال ارائه سرویسهای B2C با استفاده از بلاکچین است که به کار قبلی شباهت دارد، اما منظورم در اینجا این است که لندتکها نه فقط اتصال متمرکزی بین دیفای و کاربران خود ایجاد میکنند؛ بلکه خودشان میتوانند در دیفای سرمایهگذاری کنند و سرویسهای متمرکز در دیفای را برای کاربران خرد توسعه دهند. این کار نیازمند این است که لندتکها محصول مبتنی بر بلاکچین توسعه دهند که نیاز به دانش بالا دارد و احتمالاً محقق شدن آن چندسالی زمان خواهد برد و در نهایت کسانی برنده خواهند بود که در این مسیر قدم گذاشتهاند.»